بخدا دلمون خوشه اینجا زندگی میکنیم اکثر فامیلامون خارجاز کشور زندگی میکنن به قول ابجیم همیشه بهم میگه این همه مدت الکی زندگی میکردیم میگه نصف عمرمون هدر رفته از همه لحاظ
دوآیه مقدس :(به تو چه )و(به من چه )را سرلوحه زندگیتان قرار دهید تاااااااااا. رستگار شوید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم اونجا از هرنظری بهتره فقط اگه وابستگی اینجا نداشته باشی برو نمون
سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب
بچه ها لطفا یه همفکری کنید خیلی مهمه برام نظراتتون مثلا اینجا باشم تو رفاه باشیم بهتره یا برم و یک ...
من دقيقا.اين سؤال و از يكي از دوستانم ك تازه از لندن اومده پرسيدم ميگفت چندين سال طول كشيد تا شوهرش راضيش كنه ولي وقتي رفت همش ميگه ايكاش زودتر ميومدم اونم بيشتر براي اينده بچه هاش خوشحاله ولي گفت اگه كسي اينجا اوضاش رو ب راهه و همه چيزش اوكي هستش بهتره نره اما اون خانوم همسرش قاچاقي رفته بود چندسال موند بعد اينارو برد شرايط شما فرق ميكنه اما خودتون فكر كنين ك شرايط و موقعيتتون توي ايران چطوره و اونجا توي كشور غريب هم ميتونين ب شرايط و موقعيت اجتماعي ك الان دارين برسين يا نه؟
اين كاربري و توي روزاي سخت زندگيم ساختم، الان ك بعداز ٢ سال ازاد شد و دوباره ياد اون روزا افتادم فقط ي چيزي توي ذهنم اومد كه هيچ چيز ارزش ناراحتي و نداره من واااقعا حس و حال اون روزام و فراموش كردم و الان يه شدت خوشحالم كه دعاهام و خدا مستجاب نكرد، خدايا شكرت
ما چندتا از فامیلامون رفتن موندگار شدن میگن ک خیلیییی خوبه پسر عموی منم رفت پزشکی خوند هند بعددعوت نامه فرستادن براش از امریکا خودش ک دوس نداره برگرده ولی عموم میگه نمیزارم بری برگرد ایران خسته شدم از دوری
خلاصه بگم هرکی رفته راضی بوده ولییییی کلی باید خرج کنی اخه پول ما ارزش نداره
سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب
ثروتمند نیستم اما میتونیم فعلا،فقط فعلا گلیم خودمونو از آب بیرون بکشیم،با این وضعیت خدا میدونه بعد ...
با كسايي ك اونجان مشورت كني بهتره اما اگه ادم وابسته اي نيستي شرايط عااالي هستش فقط فكر نكن همون اول ك رفتي همه چيز اماده ست ضمنا دوري از همسرت و مسووليت بچه ها تو غربت برات سخت نيست؟ ب همهه ي جوانب فكر كن ولي درهرصورت توي اين اوضاع مملكت رفتن منطقيه فقط حواست ب چيزايي ك از دست ميدي و چيزايي ك قرار ب دست بياري باشه
اين كاربري و توي روزاي سخت زندگيم ساختم، الان ك بعداز ٢ سال ازاد شد و دوباره ياد اون روزا افتادم فقط ي چيزي توي ذهنم اومد كه هيچ چيز ارزش ناراحتي و نداره من واااقعا حس و حال اون روزام و فراموش كردم و الان يه شدت خوشحالم كه دعاهام و خدا مستجاب نكرد، خدايا شكرت