دیروز‌رفتم‌دنبال کارای اداریم، انقد این کارمندا اذیت کردن اشکم درومد‌حال منو شوهرم‌بد شد😟
برای کار اداریم رفتم‌تویه اداره ای تو مرکز استان از چندروز‌قبلشم‌با‌اون کارمندی ک باید میرفتم پیشش‌هماهنگ‌کردم ک دوشنبه‌میام شنبه هم یاداوری کردم‌ب تقاضای خودش،
با بچه نه ماهه ۱۸۰کیلومتر رانندگی‌کردیم تا رسیدیم اون شهر ک ادارهه اونجاس، ساعت۱۰و نیم رسیدیم و‌اون کارمند مزبور گفتش عه اون مدرکی ک از شما دستم بوده(از اداره ی دیگه ای براش فرستاده بودن) گفتش گم شده و شروع کرد ب گشتن
پسرم گریه میکردطبقه‌سوم بودیم رفتیم‌پایین قدم زدیم و‌سرویس بهداشنی رفتیم و بهش شیر دادم و‌برگشتیم دیدیم هنوزدداره میگرده، تا ساعت۱۱و‌نیم‌میگشت ک دیگه پیدا نشد
گفتش یه معرفی نامه میدم برین دوباره اون مدرک رو از اون اداره بگیرین بیاین گفتیم باشه یه نامه تو کامپیوترش نوشن گفت برین پیش منشی مدیرکل خانم م ک تپ سبستم براتون پرینت بگیره
رفتیم گفتن خانم م رفته پایین کارواجبی داشته😕
نیمساعت نشستیم‌نیومد ی آقایی ک میزش همونجا بود گفتیم زنگ بزن بهشون چرا نمیاد؟گفت زنگ زدم گفته‌میاد گفتم ما حیرونیم کارمون امروژ‌باید تموم بشه اهل این شهر نیستیم
گفتش خب جای واحبی رفته حتما باید اسمشو بگم ک کجا؟؟؟(منظورش‌دستشویی بود) و هرهر خندید
نیمساعت دیگه گذشت پسرمم‌نق میزد اذیت میکرد
تا خانمه هلک و هلک اومد بالا و نشست پشت سیستمش گفت نامه برام باز نمیشه بگین دوباره بفرستن
رفتیم گفتیم دوباره فرستادن باز رفتیم دبیرخونه طبقه همکف کردیم اومدیم بالا و دادیم ب کارمنده‌یه چیزایی نوشت ، و‌باز رفتیم پایین و راه افتادیم ب سمت اون یکی اداره ک مدرکمونو داشت....
