2737
2739
عنوان

عود بیماری افسردگی در بارداری

| مشاهده متن کامل بحث + 434803 بازدید | 2925 پست
 سلام عزيزم من واقعا شرمنده هستم كه اينقدردير به دير پستها رو ميبينم ..والا جراحي كيسه صفراي من ...

پریسان جون خیلی برات ناراحت شدم امیدوارم همیشه سالم باشی 

خداوندا! پناهم باش و یارم باش... جهان تاریکی محض است میترسم ! کنارم باش!

من دیگه بیخیال دومی شدم خیلی برام سخته بارداری الانم دارم آسنترا میخورم هنوز خوب نشدم کامل ....هیچ وقت فکر نمیکردم به این حال و روز بیافتم 

خداوندا! پناهم باش و یارم باش... جهان تاریکی محض است میترسم ! کنارم باش!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

 سلام عزيزم من واقعا شرمنده هستم كه اينقدردير به دير پستها رو ميبينم ..والا جراحي كيسه صفراي من ...

سلام پریسان جان 

امیدوارم حالتون بهتر شده باشه 

الان دیگه بچتون باید ده ساله یا بیشتر باشه

حالش خوبه ؟ اون استرس های بارداری روی روحیه اش اثر نداشته؟ من به خاطر پروژسترونی که در بارداری استفاده میکنم افسردگی بدی گرفتم و همش به عوارض پروژسترون که ممکنه بچه رو در آینده دچار اختلال هویت جنسی کنه فکر میکنم و آرزوی مرگ اون و خودم رو میکنم هر لحظه.

خیلی حالم بده , یه بچه 6 ماهه هم دارم و در این شرایط کرونا با هیچ کس هم نمیتونم رفت و آمد کنم 

تنهای تنها با یه بچه کوچیک همش دارم گریه های شدید میکنم 

خیلی نگرانم که جدای از این دارو , استرسهای من با بچه چه خواهد کرد 

2728

سلام دوستان عزیز

امیدوارم حال خودتون و نی نی هاتون خوب باشه 

من هفته 26 بارداری هستم یه پسر سه سال و نیم دارم و این دومین بارداریمه احساس افسردگی بدی پیدا کردم روزا حالم خوبه 

اما وای از شبام همین که آفتاب میره منم دلشوره هام و استرسام شروع میشه من ترس از دست دادن همسرم و پسرم منو تا حد جنون می‌رسونه همش احساس میکنم از بارداریم پشیمونم و وقتی فکر میکنم دیگه از سقط کردنش گذشته تا سرحد مرگ گریم میگیره انگار وسط یه باتلاق گیر کردم هیچ راهی ندارم از مرگ میترسم و همش میگن وقتی آخرش مردنه برای چی باید زندگی کرد از اینکه خودم یا عزیزام خدای نکرده بیماری بدی بگیریم خیلی میترسم شبا تا صبح بیدارم من قبل از بارداریم زندگیمون خیلی شاد بود این بارداری منو کامل آدم افسرده ای کرده که فکر میکنم هیچوقت خوب نمیشم شبا انگار لال میشم و فقط فکر مردن و فکرای منفی میاد سراغم من اوایل بارداریم تا همین چند روز پیش عاشق دختر کوچولوی تو شکمم بودم اما الان انگار پشیمونم تا به پسرم نگاه میکنم گریم میگیره که اگه نباشه باید چه خاکی به سرم بریزم با هیچکسم نمیتونم درد دل کنم اصلا به زبونم نمیاد که بگم دیدم شما اینجا چقدر مهربونید خواستم دردمو به شما بگم بارداری اولم اینقدر قشنگ بود که سر این یکی از دماغم اومد البته از اول بارداریم دوبار تصادف کردیم که دوتاشم شب بوده و تو یکیش یه موتوری به طرز بدی کشته شد و من همونجا بهم شوک وارد شد الان کلا از جاده و مسافرت میترسم و من تهران زندگی میکنم و خانوادم شهرستانن و اینجا خیلی تنهام ببخشید لطفاً طولانی شد حالم خیلی بده اگه کسی می‌تونه کمکم کنه 


سلام به همه خوشحالم که این تاپیک هنوز فعاله  و امیدوار شدم به اینکه شاید منم بتونم با مشکل اضطراب یه بچه سالم مثل بقیه به دنیا بیارم 

بچه ها من از یکسال و نیم پیش که میخواستم اقدام کنم برا بارداری دچار ترس و اضطراب شدید شدم و منصرف شدم از اقدام گفتم اول مشکل اضطرابو درمان کنم . سیتالوپرام و پوکساید و بوسپیرون خوردم که تاثیر زیادی نداشت و مشاوره هم میرفتم بعد ۷ ماه کم کم قطعشون کردم . ولی الان دیگه میخوام با وجود همین استرس اقدام کنم چون مامانای زیادی رو اینجا دیدم که با وجود مشکل اضطراب بچه دار شدن البته الان ۲ ماهه تو اقدامم و هنوز نشدم بعد ۹ سال دارم اقدام میکنم . 

فکر میکنم ماها که مشکل اضطراب و افسردگی داریم باید  از ریشه درمان کنیم که متاسفانه من با تحقیقات زیادی که کردم هنوز درمان قطعی براش پیدا نکردم . اگه کسی این مشکلات رو داشته و تونسته خوب بشه لطفا بیاد بگه 

سلام دوستان عزیز امیدوارم حال خودتون و نی نی هاتون خوب باشه  من هفته 26 بارداری هستم یه پسر س ...

رستا جون  فکر کنم من و شما در حال حاضر اینجا هستیم فعلا من تجربه بارداری ندارم  ولی من هم الان مشکل بی خوابی و اضطراب دارم یعنی شب که میشه میگم یا خدا دوباره شب شد و آروزی یه خواب راحت به دلم مونده . افکار منفی و ناامیدی سراغم میاد همش 

ایشالا که شما هم مثل  بقیه مامان های این تاپیک موفق میشی  این دوران رو پشت سر بذاری  

2740

من بخاطرفوبیاهام دچارافسردگی شدیدشدم مامان سیمین ،پریسان جون شماهاکه حالتهاتون شبیه منه اگه راهی برای خلاصی ازاین فوبیاهامیدونیدبهم کمک کنید  بمن هیپنوتیزموپیشنهاددادن کسی دراین موردچیزی میدونه؟

من بخاطرفوبیاهام دچارافسردگی شدیدشدم مامان سیمین ،پریسان جون شماهاکه حالتهاتون شبیه منه اگه راهی برا ...

نسترن جون منم الان هفته پنجمم و ترس و وسواس و اضطراب دست از سرم بر نميداره علاوه بر اون كوليت روده م هم عود كرده و درد شديد روده هام اذيتم ميكنه 

ببين من بيشتر ماماناي اين تاپيك رو ديدم سرترالين و فلوكستين مصرف كردن با دكترت مشورت كن كه اگه دارو بهت جواب نداده عوضش كنه . 

من فعلا دارم مقاومت ميكنم تا ٣ ماه اول دارو نخورم تا جايي كه بتونم و سعي ميكنم با گوشي و فيلم و نقاشي حواس خودمو پرت كنم هر چند خيلي سخته چون افكار وسواسي مثل ترس از سقط جنين و سالم نبودن بچه و ...مثل خوره ميفته به جونم و مضطربم ميكنه

همدل جون مبارکت باشه عزیزم انشاالله بسلامتی، من تاماه پنجم داغون بودم اماچون نمیخاستم داروبخورم تحمل کردم درواقع خودمونابود کردم تاگذشت الانم دکترم گفته دوزدارموزیادکنم امامیترسم همش فکرمیکنم باهمین دوزضعیفم یه بلایی سربچم ااوردم  میگم بازم تحمل کنم  اماواقعادیگه توانی ندارم فقط خداکمکمون کنه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز