خیلی اعصابم خرده. اصلا رو شکمم دست نمیزاره یا حال نی نی تو راه و نمیپرسه خیلی ناراحت میشم البته اینم بگم که منم خیلی بد اخلاق شدم و همش گیر میدم و غر میزنم.
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
یه بچه دو سال و 10 ماهم دارم رسیدگی به اونم هم خستم میکنه هم اعصایمو میریزه بهم. کلا خودم ادم ارومی نیستم. شوهرم از راه میاد غر میزنم چرا دیر اومدی یا چرا فلان کارو نککردی بعد که به من و بچه تو شکمم بی محلی میکنه و بیتفاوت و بی احساسه ناراحت میشم
بعضی از مردا بی ذوقن منم تا نی نی دنیا نیومد علاقه و محبتی ندیدم از شوهرم حتی رعایت خیلی چیزا رو نمیکرد و رفتاراش حساسم کرده بود ولی الان جونش درمیره برا پسرم
پسر کوچولوی دوست داشتنیم طعم خوشبختی رو درکناره تو چشیدم
خب کمتر غر بزن منم روزایی ک خیلی غر بزنم حال خودمو نمیمرسه چ برسه ب بچه ی تو شکمم.
خدایا تورو قسم ب جان عزیزت حضرت زهرا س ب همه منتظرا بچه سالم بده دلشون رو شاد کن،خدایا کسی رو منتظر نزار،خدایا خالق ما هسی پس خودت خوشبختی هممون رو تکمیل کن نزار بخاطر بچه کسی دلش بشکنه😢😢😢
اره قبول دارم که بداخلافی و غر زدن های خودم تو بی توجهی شوهرم بهم اثر داره ولی هم دست خودم نیست نمیتونم اعصابمو کنترل کنم هم شوهرم کلا ادم درون گرا و ارومیه و دنبال حرف زدن و توجه کردن خیلی نیست. من برعکس ادم برون گرا و پر حرفی هستم.
با اینکه با خانما حالا دوست یا مادر حرف میزنم ولی واقعا نیاز دارم شبا که میاد حداقل نیم ساعت وقت بزاره باهم از هر دری بگیم حتی حرفای معمولی یا خاله زنکی ولی من نیاز دارم همونا نیازمو به توجه براورده میکنه وبرام کافیه. نمیدونم چرا اینکار درکش انقدر برای شوهرم سخته، نمیفهمه یا نمیتونه براورده کنه