استارتر خیلی ناراحت شدم از خوندن تاپیکتون چون یه جورایی درک کردم این مساله رو ،
ولی من به این باور رسیدم که این مسائل تا حدود زیادی برمیگرده به ذات آدم ، بعضیا ذاتشون سرده مغروره سختشونه ابراز علاقه کردن ، شاید از شدت علاقه به یک نفر بمیرن ولی نمیتونن ابراز کنن!
من از وقتی یادم میاد مامان و بابام سر این مساله باهم مشکل دارن و هنوزم دارن... و تو این سی سال زندگی مشترکشون هم خودشون سوختن و ساختن و هم ماااا!
پدرم به شدت آدم احساسی هستش وقتی که یکی رو دوست داره جونش رو هم براش میده منی ک دخترشم روزی ده بار قربون صدقه م میره بغلم میکنه نازم میکنه...
مادرم به شدددددت آدم سردی هستش جوری ک منی که دخترشم یادم نمیاد بهم ابراز علاقه کرده باشه یادم نمیاد مامانم بوسیده باشم!
پدرم جونش رو برای مامانم میده انقددددری بهش ابراز علاقه میکنه ک واقعا من کلافه میشم میگم مرد نباید انقدرا هم احساسی باشه خدا نکنه مامانم یه مریضی داشته باشه شبو تا صبح بالاسرش وایمیسته و بهش رسیدگی میکنه ، انقدر بهش عزیزم نفسم عشقم میگه کههههههه اما دریغ از جانم ! مامانم حتی اسم بابام رو هم صدا نمیکنه! یعنی نمیتووووونه ذاتش همینه .... سرده سرد ، دیگه اونکه شوهرشه منکه بچه ش هستم هم ابراز علاقه ای نمیکنه...