2737
2734

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

هيچي يه بار زمستون بود برف شديد اومده بود همه جا پر از برف داشتم تو كوچمون راه ميرفتم از اينم بگذريم كه هي عين مرغ ليز ميخورم پاهام از هم وا ميشد باز دوباره صاف واميستادم😄😄😄😄😄 ، يهو صداي يه مرده رو شنيدم كه گف خانوم؟ 

منم بلند تو كوچه داد زدم بله؟؟؟ بعد هي اينور اونورو نگاه كردم ديدم نيست كو باز گفتم بله؟؟؟؟ مرده گف بفرماييد سوار شيد . منم مردم از ترس با تعجب گفتم ها؟؟؟!!!! 

بعد اومدم جلوتر بوته هارو رد كردم ديدم يه مرده س داره با يع خانوم ديگه حرف ميزنه هردوشونم نيششون باز 😅😅😅😅اصن با من نبود

منم خيلي ريلكس هندزفريمو چپوندم تو گوشم به مسير مرغيم ادامه دادم 😂😂😁😆

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .
2728
هيچي يه بار زمستون بود برف شديد اومده بود همه جا پر از برف داشتم تو كوچمون راه ميرفتم از اينم بگذريم ...

😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅

《••°♧👑سوگلی السَلطَنه بانویِ اَولِ دَربار👑♧°••》خدایی سگل دیگه خیلی داغانه همون سوگول صدام کنین😥😥(سوگل درسته).(( خودم خواستم))

من عادت دارم موقع راه رفتن دستامو حرکت میدم خیلیم پیش میاد دستامو اینور اونور میکوبم  ولی نمیتونم عادتمو ترک کنم انگار تعادلم به هم میخوره ،امایه بار بد ضایع کردم با این عادت مسخرم . از تو دستشویی هواپیما اومدم بیرون داشتم میرفتم سمت صندلیم و طبق معمول دستامو حرکت میدادم همه جام تاریک بود و بیشتر مسافرا خواب بودن داشتم تند تند میرفتم سمت صندلیم و بالطبع حرکت دستامم تندتر شده بود که یهو یکی از مسافرا که یه اقای میانسال کاملا کچل بود هوس کرد سرشو بیاره بیرون روبرو شو نگاه کنه وهمون لحظه من رسیدم بهش و ناخواسته محکم زدم توسرش😆 قشنگ صدای کشیده داد 😂😂خیلی صداش بد بود از خجالتم عذرخواهیم نکردم بدو بدو رفتم سر جام نشستم که ینی من نبودم اصن ولی هر وقت یاد اون صحنه و اون صدا میفتم میترکم از خنده😂😂

 خدایا شکرت
من عادت دارم موقع راه رفتن دستامو حرکت میدم خیلیم پیش میاد دستامو اینور اونور میکوبم  ولی نمیتو ...

😅😅😅😅😅😅😅😅😅

《••°♧👑سوگلی السَلطَنه بانویِ اَولِ دَربار👑♧°••》خدایی سگل دیگه خیلی داغانه همون سوگول صدام کنین😥😥(سوگل درسته).(( خودم خواستم))

سوگووووووول چرا خاطره نمایش آهوتو پاک کردی😒😒😒😒

میخاستمش

پیج فروش لوازم آرایشی دارم در اینستا با مناسب ترین قیمت و کمترین سود😍بیا یه نگاهی بنداز ضرر نمیکنی😉اگه دوست داشتی فالو کن@arayeshiisorkhab
2740
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687