بچه هام دوقلو بودن برادر شوهر بزرگم گفت یکیشو بده من !!! ( بچه دار نمیشن )
گفتم وا کی از بچش دل میکنه من بکنم !
گفت فلانی !
گفتم من فلانی نیستم !
زایمان کرده بودم ی خانومه اومد گفت من بچه دار نمیشم یکیشو بده بمن !!
من نیمه هوش بودم کلی استرس داشتم بچمو ندزدن ! این چ پیشنهاداییه آخه مردم از استرس ول کنم نبود که شب نصفه شب هی اومد تو اتاق ی گوشه وایمیستاد بخدا فک میکردم میخواد بدزده ...!
یادم نیس دگ کی گفت ولی همش فک میکنم میخوان بچه هامو بدزدن ترسش همش تو جونم افتاده با اینکه بچه هام داره پنج سالشون میشه ...
میدونین خب سخته هم برای اون خانوم هم جاریم سالهاس منتظرن ... خدا ان شاء الله ب تمام منتظرا بطور طبیعی دوقلو سه قلو بده خستگیشون از تنشون در بیاد