من تو روز عقد خواستم با استفاده اس ام اس ب دوستم پیام بدم ببینم همون بار اول بله بگم یا کمی ناز کنم بعد سه بار بگم ک اشتباهی برا شوهرم فرستادم و قتی شوهرم پیام دید با تمسخر گفت اشتباه نفرستادین منم با پر رویی کامل خواستم امتحان نت کنم وقطع کرد دوباره خواستم برا دوستم جریانو بگم ک باز اشتباهی براشون فرستادم ودیعه هیچ
ی بار تو عروسی ب جا اینکه دست داداشمو بگیرم دست دوست پسرخالمو گرفتم بهشم چسپیده بودم میخواست بره نمیذاشتم
وایی سوتی من افتصاحه من و پسر خالم قبلا همو دوست داشتیم نشد بهم برییم ولی قصدمون ازدواج بود ی روز خالم گفت اسم دختر رصا رو میخام بزارم رز منم برگشتم تو جمعی ک حدود ده تا پسرای فامیل دخترای فامیل بودن گفتم من دوست ندارم اسم دخترمو رز بزارم
خواهرم تو خونه تکوني عید از چهارپایه افتاد پاندول پاش آسیب دید فرداش کلی مهمون اومدن عیادت من پیش همه گفتم کاندومش پاره شده
نمیدونستم دارم اشتباه میگم هی تکرار میکردم اون کلمه رو البته اون موقع نمیدونستم کاندوم چيه
مامانم صدام کرد آشپزخونه چندتا نیشگون ازم گرفت گفت لازم نکرده بیای پذیرایی همینجا بتمرگ
