2737
2739


سلام خانومها

يه خاطره بگم پيرامون تاپيك كه نوشتم . ما طبقه چهارم هستيم دوسال پيش اومديم تو اين خونه و طبقه پايين يه زن و شوهر بود و سه تا بچه .دختر بزرگش از من بزرگتر بود ومجرد و دختر پسر راهنمايي داشت. همسن مادر و پدر من بودن يعني مردم ازار به تمام معنا .هود روشن نميكرد در واحدشو باز ميكرد اشپزي ميكرد بوي گند سيرداغ پياز داغش خونه ما و ... .دختراش با تاپ و شورتك كل مشاعات ساختمون رو ميگشتن مهمون داشتن درو باز ميزاشتن خنك شن و صدا ميپيجيد ، كلي اشغال جمع ميكرد تو راه پله ها كه بده بازيافت پول بگيره   ...

من خيلي رعايت ميكردم بخاطر سنشون چيزي نميگفتم.

زمستون بود شوهرم صبح زود رفته بود سركار منهم ناخوش بودم و خواب يهو با صداي بدي كه مي اومد بيدار شدم ديدم از دريچه كولره اول فكر كردم كسي روي پشت بام داره ميكوبه به كولر .فرداهم اين اتفاق افتاد با كلي ترس رفتم كليد انداختم در پشت بام باز كردم ديدم كلي پرنده شايد ١٤_١٥ تا روي كولر ما هي نوك ميزنن .

طبقه سومي حس حيوان دوستيش گل كرده بود روي كولر ما غذاي پرنده ريخته بود و حالا دوتا كولر ديگه ام اون بالا بود حتي كولر خودش.ريختم غذاهارو كف پشت بام

فردا صبح زود باز اين اتفاق افتاد . باز روي كولرو تميز كردم و چندساعت بعد زنگ زدم خونشون .

خيلي قشنگ احوال پرسي و فلان كردم بعد گفتم

زهراجون چه خوب براي پرنده ها غذا ميزارين ولي بيزحمت روي كولر ما نريزين صبح زود من تنهام ميترسم با اين صدا بيدار ميشم خيلي وحشتناكه و فلان ...

فكر ميكنين چي گفت ؟ گفت

اگه به تذكر دادن كه من بايد بگم اتاق خوابتون كه روي اتاق خواب ماست خيلي بعضي شبها ازش صدا مياد مثل ديشب و من اول فكر كردم براي همسايست اما نه از خونه شماست من دختر پسر بزرگ دارم و ... رعاايت كنيد و من دندون رو جگر گذاشتم چيزي نگفتم و ...

حالا اين درحالي بود كه من كمردرد درد شديد داشتم و دكتر گفته بود رو زمين سفت بخوابم و نزديك دوماه بود با شوهرم تو سالن ميخوابيديم و كلا كم صدا هستيم و بخاطر حال من رابطه به صفررسيده بود بعدم كه بهتر شدم چون سالن گرمتر بود نرفته بوديم تو اتاق

اينو براش تعريف كردم و گفتم من خيلي ملاحظه سن شمارو كردم خودتونم ميدونين چقدر بقيه واحدها هم ازتون شاكين و دائم تذكر ميگيرين ولي من تاحالا چيزي نگفتم بهتون ولي حالا فهميدم حقتون هىچي مبگن راجع بهتون ... و قطع كردم

قبل از عيد يروز اومد جلوي در خنده خنده كه اره ببخشيدا حلال كن من بعد اون ماجرا غذا ريختم يبار رو سقف كولر صداش خيلي وحشتناك بود بچه ها گفتن همسايه حق داره

گفتم اون رو ميبخشم ولي حرفي كه در تلافيش گفتي رو نه . خلاصه تا برن جيگر مارو خون كردن با انواع و اقسام كاراشون و من واقعا هيچوقت نميبخشمش

حالا كه مجبوريم تو آپارتمان زندگي كنيم بياين بيشتر رعايت كنيم .

چهار ديواري اختياري براي قديم بود الان با خونه هايي كه ديوارش مثل مقواس خيلي چيزها بايد رعايت شه .

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
2738
حال شوهر من که با دوربین شکاری توی خونه ااشونا دید میزد و توی اشعالاشونم می گشت کاندوم بیابه 

واقعا؟؟؟

خدایا هر جایی برای نوشتن باشه مینویسم شکرت چون از شکرگذاری تو معجزه ها دیدم
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز