2737
2734
عنوان

داستان زندگی یک زن

37104 بازدید | 191 پست

این داستان کاملا واقعی هست

داستان من نیست،اما مو ب مو‌از خود راوی تعریف شده

ب قلم من

مرسی از همراهیتون🌹

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖

یه روز سرد زمستونی بود

مثل هرروز بعد از کلی غرغر از خواب بلند شدم

نگاه به ساعت کردم

اوففففف دیرم شد

هوا گرفته و بارونی

ولی زمینا خشک

خودمو پیچیدم تو پالتو ضخیم زمستونیم

بدون ارایش راه افتادم سمت محل کارم

تو کل راه هندزفری تو گوشم بود و تو خودم بودم

مسیر کوتاه مترو تا محل کارمو پیاده میرفتم

که صدای بوق یه ماین حواسمو پرت کرد

برگشتم دیدم تو ماشین ی اقایی نشسته

گفتم مزاحمه

باز به راهم ادامه دادم

اروم اروم کنارم تو خیابون اومد

شیشه رو داد پایین

صدام کرد...

من بی تفاوت و سرد نگاش کردم

گفت خانوم یه لحظه لطفا


👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
این ک ی داستانه صدبار تو کانالا مختلف خوندم...چرا فک میکنید ما ابلهیم؟


سلام عزیزم گفت که واقعیه ولی میخوان از زبون راوی ولی به قلم خودشون برای اونایی که نخوندن بگن❤

《••°♧👑سوگلی السَلطَنه بانویِ اَولِ دَربار👑♧°••》خدایی سگل دیگه خیلی داغانه همون سوگول صدام کنین😥😥(سوگل درسته).(( خودم خواستم))
این ک ی داستانه صدبار تو کانالا مختلف خوندم...چرا فک میکنید ما ابلهیم؟

خوب این بیچاره هم نکفت ماابلهیم که..گفت لززبون راوی گفته...

فقط 1 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تولدشوهرمه که نزدیکه🤗😍😉قبلا:  تولد عشقم دخترم  نزدیکه دیگه😊🙊🎈 💗🤗که هنوزمن نبودم که تودردلم نشستی 💜 فرفررررری من😍❤😺🤗❤  مخملک خودم🤩🤗💗 👑💗🤗👧💗دخترای من شماسرزمین من هستیدخیلی دوستتون دارم❤❤❤❤🤗🤗🤗🤗😍😍😍😍 شوهرعزیزم،جانی ودلی ای دل وجانم همه توووووو،دنیافقط دختراموشوهرم👭💁👧💏❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤.

سرمو کج کردم سمت دیگه

گفتم مزاحم نشو اقا

اینجا محل کار منه

پیاده شد

گفت من مزاحم نیستم سرکار خانم

این کارت منه

مرحمت کنین ی تماس بگیرین

تازه دیدمش

یه مرد چهارشونه و قد بلند

با ته ریش و عینک دودی

صورت جذاب و مردونه ای داشت

خوشتیپ و خوش پوش

موندم...

بی اختیار دستمو بردمو کارتشو گرفتم

اومدم که برم گفت مرحمت میکنید تماس بگیرید،امر خیره

خندید،خندش دلنشین بود

گفتم لطفا برید

گفت چشم

رفت...

من رفتم تو خودم...

دستام یخ بود

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖
2738
این ک ی داستانه صدبار تو کانالا مختلف خوندم...چرا فک میکنید ما ابلهیم؟

خانم من تا همین الان اینو جایی نزاشتم

تو‌کاربری قبلیم بوده

تاریخ انتشارشم هیت

چرا قضاوت میکنی؟؟؟

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖
سلام عزیزم گفت که واقعیه ولی میخوان از زبون راوی ولی به قلم خودشون برای اونایی که نخوندن بگن❤

سوگل جونم منو میشناسی ک

تو کاربری قبلیم بود این داستانم

از کجا میان اینا با این همه قضاوت!!!

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖
😐😐😐او چ منطقی چند خریدی حالا تاپیکتو

مگه نمیگی تکراریه؟

نخون عزیزم

برو‌وقتتو جای دیگه بزار

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖

رسیدم به دفتر

بی رمق نشستم رو صندلیم

بی حوصله جواب سلام بقیه رو دادم

لپ تاپمو روشن کردم

دلم لرزید

تازه از یه رابطه عاشقانه چندین ساله اومده بودم بیرون

انقد عاشق هم بودیم ک باورم نمیشد همه چیز تموم شده

اما یه دو ماهی بود که وقتی تو کلاسا میدیدمش

انگار منو نمیدید

به قصد ازم دوری میکرد

من کردم

من اشتباه کردم

اما تقاصم سنگین بود

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز