سلام دوست جوناااااا
خوبین ؟؟؟ الهی بگردم با این نی نی های جیگر و این شیرین کاری هاشون 😘😘😘😘
ممنون از اینکه به یادم بودین و از دعاهای خیرتون بینصیبم نذاشتین ❤❤❤❤ کی گفته شماها مجازی هستین؟؟؟؟شما واقعیترین مهربانان عالمین ...
از حال و روز خودمون بگم ... که چه خطری از بیخ گوشمون گذشت ... طبق توصیه دکتر نیکوفر استاد دانشگاه و رییس بخش رادیوتراپی بیمارستان پارس پدرم دیروز باید اولین دوره شیمی درمانی رو میگذروند ... داروهاشو شب قبل گرفتیم و ۸ صبح رفتن برای انجام شیمی درمانی ... یه نآزمایش قدیمی پی تی و کراتین توی دفترچه شون بوده که اصن این دکتر نداده بوده و مال یه دکتر دیگه بوده ... میرن و میبینن که مطب خیلی شلوغه و باید تو اتاق انتظار بشینن ... طبقه بالای مطب یه آزمایشگاه بوده ... مامانم به بابام میگه خیلی وقته که پی تی رو چک نکردیم و بهتره تا نوبتمون بشه بریم آزمایشتو بدیم و بعد برگردیم ( چون پدرم بخاطر آمبولی رگای پاشون که عوارض سری قبل شیمی درمانی بوده قرص وارفارین مصرف میکنن و باید مرتب پی تی خونشون چک بشه) خلاصه میرن آزمایش رو میدن و برمیگردن ... سرم اول شیمی درمانی رو وصل میکنن که جواب آزمایش میرسه و میبینن کراتین پدرم سه و نیمه ... یعنی اگه به ۴ میرسید دیگه کلیه از کار میوفتاد ... دیگه دکتر و دستیاراش با دیدن نتیجه آزمایش هول میشن و دستپاچه دستور قطع سرم و دارو رو میدن و سونو اورژانسی مینویسن که ببینن چه بلایی سر کلیه ها آوردن ... خلاصه دیگه میان سونو رو انجام میدن و دکتر ارولوژشون دستور نصب سوند از روی شکم رو میدن که یه کم از فشار کلیه ها کم بشه و کراتین بیاد پایین که این کار هم حداقل چندروزی زمان میبره چون یه جراحی کوچیکه و باید حداقل سه روز قرص وارفارین قطع بشه که بتونن خونریزی رو کنترل کنن ...
بعد دیگه من بشدددددت از عملکرد دکتر شیمی درمانی عصبانی بودم که حتی زحمت آز کراتین قبل از انجام شیمی درمانی نداده ... که پیش پا افتاده ترین کاره تو دوره شیمی درمانی ... با اینکه بهشون چندین بار گوشزد کرده بودیم که بعد عمل مثانه هیچوقت کراتین بابام تو رنج طبیعی نبوده و همیشه بالا بوده ... و گفتم دیگه جون بابامو دستش نمیسپارم .... هزاااااارتا تلفن زدم و هزااااار جور رابطه گرفتم تا خدا خیرشو جلوی پامون قرار داد و تونستیم از دکتر مرتضوی زاده تو بیمارستان لاله واسه همین دیشب وقت بگیریم ... ایشون اصالتا یزدی هستن و فقط چند روز در هفته تهرانن ... که فقط خواست خدا بود که ما بتونیم دیشب ایشون رو تهران ملاقات کنیم ... من حتی دنبال بلیط هواپیما هم بودم دیشب واسه یزد ... خلاصه دیدیمشون و کلی نتایج مثبت و دلگرمی ازشون گرفتیم و گفتن که خیلی امیدوارن به جوابدهی درمان روی بابا .... دقیقا برخلاف دکتر قبلی که هروقت مارو میدید میگفت شرایط اصلااااا خوب نیست و فقط عجله کنین ....
جدیدترین و بهترین روش های درمانی رو پیش پامون گذاشتند و انشاالله ۲ آبان مجدد ویزیت میشن و درمان رو با ایشون ادامه میدیم🤗🤗🤗