خاطرات زایمان سزارین

وااایییی مبارک باشهههه

حتما بیاخاطرات زایمانتو بزار

منم سال پيش سزبودم بيمارستان خوبي بود همراهم خالم بودكه كلي برام زحمت كشيدوبهش تخت وغذاي خوب دادن حداقل شرمنده اين چيزانشدم بضي همراهااذيت ميكشن اون دوروز!

برامن خورد جمعه البته تامرخص شم شدسه روز😐😐😐اگه بچه اولته لحظه اي شيرينتر ازاون لحظه كه صداشوميشنوي وميارن كنارت ببوسيش نيست هنوزتنم ميلرزه براي هرمادري يباراتفاق ميفته فك كنم خيلي باارزشه بگوبي حسي كنن بيهوش نباشي اون لحظه ها .

من عينكي بودم كه عينكموگرفته بودن رسماگم وگورميديدم همراهام نيومده بودن بي خدافظي رفتم اتاق عمل ..خودم الكي لبخندوگريم غاتي شده بود خداروشكر خوش اخلاق بودن واخلاق وكاردكترم مهمه 

من هفت روزبعدسزجشن گرفتم وبيشتركاراي دخترموخودم كردم فك كن بابخيه هم خم ميشدم وسايل اماده ميكردم همه گفتن خوب پاشدي حالاچرا؟چون ازشبش كه اجازه ميزن پاشي وخودتومرتب كني راه رفتم هردوساعت ...پدرم دراومد تنهايي گريه ميكردم ازدرد ولي ارزششوداشت 

ايشالازايمان خوبي داشته باشي

عروس خالم و دختر خالم هفته پیش جفتشون سزارین کردن من رفتم بهشون سر زدم اصلا باورم نمیشد اینا سزارین کردن ماشاا.. خیلی خوب بودن میگفتن فقط شب اول یخورده اذیت شدن وگرنه خیلی راضی بودن اصلا به قیافه هاشون نمیخورد زایمان کرده باشن خداروشکر 😁😁

من خودم بینیمو عمل زیبایی کردم درد اون در برابر سزارین واقعا ناچیزه این جور فقط میتونم دردهای بعدشو توصیف کنم

واسه من فشار دادن بلافاصله بعد عمل ولی هنوز بی حس بودم

يه چيز ديگه

زماني كه قرار شد راه بري،خم خم راه نرو

همينجوري عادت ميكني بعد دردسر ميشه برات

استارتر من بیحسی رو به بیهوشی ترجیح دادم.تو که بیحسی انتخاب کنی تو همون حالت فشار میدن منکه یادم نمیاد دردی حس کرده باشم.پرستار اومدو با دوتا دستاش فشار داد شکممو با همون بخیه ها بعد منو بردن تو بخش

من از زایمانم نگم بهتره همه ی فامیل مردو زنده شدن با زایمان من نپرسین چرا چون استارتر استرس میگیره

ترس نداره من که خیلی راحت دوتا آوردم عوضش دردش همون لحظه تموم میشه و به بچه میرسی هر چی خیره ایشالله

اووو منو بگو خواهر تحمل درد یه بندانداختن صورتو ندارم😢 

فقط بعد که گفت پاشو راه برو حتما راه برو. روزهای بعد هم راه برو..همش نخواب. چسبندگی میگیری و روده هات تنبل میشن. حتما هر روز راه برو چند بار.

به تغذيه براي سزارين هم حتما توجه كن

كه دچار مشكل اجابت مزاج نشي كه بهت فشار بياد

گلابي توي كمپوت ترجيحا بهترين گزينه بيمارستانيه برات

من از بیمارستان که آوردنم مجبورم کردن رو تخت دراز بکشم بعد شوهرمو مامانم رفتن واسه خونه خرید کنن .تو اون ۲۰ دقیقه رفتم لباسامونو گذاشتم سر جاشون و باغچه رو آب دادم یکم آب خوردم و اومدم. وقتی میخوابیدم گردنم رگ به رگ میشد هر کاری کردن نخوابیدم همش نشسته بودم رو تختم و تحمل نداشتم همه تو آشپزخونم باشن. هی میرفتم آشپزخونه دعوام میکردن برمیگشتم😆😆😆