2733
2734
عنوان

اعترافات گند کاریای بچگی 😂 .همه بیایین 😒

| مشاهده متن کامل بحث + 4576 بازدید | 170 پست

من خیلی پررو وشر بودم


یه بار یکی از پسرای فامیلو بردم تو اتاقم گولش زدم که شوشولشو ببینم😎😎😎😎که در لحظه ی ارتکاب جرم دستگیر شدم😂😂😂

بزرگترین درسِ زندگیم اینه که خودم باید قهرمانِ زندگیِ خودم باشم.💪💪💪💪💪💪💪💪

کلی بچه های مردمو از راه به در میکردم 😂😂😂

یه بار تو خونه تنها بودم رفتم سراغ ویدئو و فیلم در امتدادشبو نگاه کردم

جاهای صحنه دارشو که ماچ و بوسه بود

تو همون لحظه مامانم اومد تو

هیچی دیگه ویدیو رو فروختن همون شب😀😀😀

همیشه هم سر به زنگاه لو میرفتم

اه اه 


فقط بدنومیش برام میموند😎😎😂😂😂

بزرگترین درسِ زندگیم اینه که خودم باید قهرمانِ زندگیِ خودم باشم.💪💪💪💪💪💪💪💪


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

 من یه بار وقتی 5 سالم بود، دست خواهر دو ساله مو گرفتم. دوتایی رفتیم فروشگاه سر خیابون دنبال مامانم گشتیم. نبود، برگشتیم.
اخه اون زمان تو کارتون ها همه داشتن دنبال ماماناشون میگشتن!!!
همسایه مون دیدمون. گفت کجا بودین؟
بعدشم گذاشت کف دست مامانم.
مامانم هم از خجالتم در اومد اساسی.

دوست من اگه تحمل نظرات مخالف رو نداری، تاپیک نزن. دلیلی نداره همه باهات هم عقیده باشن. اگرم تاپیک زدی، نظر مخالف هم دیدی، لااقل توهین نکن. شعور داشته باش. مرسی.

یه بار هم نمره کم گرفته بودم. مونده بودم چجوری به مامانم بگم. با عقل یه بچه 8 ساله، تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود.

ورقه امتحانی رو تا زدم. رفتم دم در ورودی، زنگ رو زدم. ورقه مو انداختم جلوی در. در رو بستم و قبل از رسیدن مامانم، دویدم تو اتاقم قایم شدم. مامانم رفت درو باز کرد و ورقه رو دید، برش داشت و نمره مو هم دید.

البته این خلاقیتم چیزی از مجازاتم کم نکرد.

دوست من اگه تحمل نظرات مخالف رو نداری، تاپیک نزن. دلیلی نداره همه باهات هم عقیده باشن. اگرم تاپیک زدی، نظر مخالف هم دیدی، لااقل توهین نکن. شعور داشته باش. مرسی.
2731

از شیطنتهای خبیثانه م هم این بود که تو دعوا به خواهرم میگفتم مامان و بابا تو رو از تو خیابون پیدا کردن و تو بچه واقعی شون نیستی.

اون هم خون گریه میکرد. هرچی هم مامانم میگفت خواهرت دروغ میگه، باورش نمیشد.

دوست من اگه تحمل نظرات مخالف رو نداری، تاپیک نزن. دلیلی نداره همه باهات هم عقیده باشن. اگرم تاپیک زدی، نظر مخالف هم دیدی، لااقل توهین نکن. شعور داشته باش. مرسی.
از شیطنتهای خبیثانه م هم این بود که تو دعوا به خواهرم میگفتم مامان و بابا تو رو از تو خیابون پیدا کر ...

این دیگ آخرش بود خدایی

پاییز میرسد ک مرا مبتلا کند ...😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز