2737
2734
عنوان

خاطره ی اولین قرار یا گردش با شوهرتون

| مشاهده متن کامل بحث + 7293 بازدید | 79 پست

شوهرم ساعت 11 شب از اصفهان رسید البته اونموقع دوست بودیم  منم از روز قبلش لباس و لوازم آرایش و اینا برداشتم رفتم خونه عموم 

روزی هم که رسیدشهرمون کلی تیپ زدم واژانس گرفتم رفتم ترمینال پیشش تا ساعت 2 شبم باهم بودیم در واقع این اولین قرارمون بود خیلی هم خوش گذشت

اهان بچه ها دقیقا جلوی دانشگاهمون پارکه

اولینه اولین بار انترک بین کلاس ۲۰ دقیقه بود 

رفتیم تو اون پارکه

بعد کلا ۱ ماه بود اشنا شده بودیم باهم خیلیم تاکید داشتیم از بچه های دانشگاه کسی نفهمه و سکوریت باشه قضیه

عاقا ما رفتیم اون پارکه دست تو دست بودیم

یهو دیدیم یه گله از دوستای دانشگاهیمون دارن مارو از پشت درخت نگاه میکنن میخندن😂😂😂😂

من مثل شاطر نونوا دارم تند تند تایپ میکنم شما اصله کاریو ول کردی داری امضامو میخونی?  


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
فقط مال من تلخ بود انگار جاش اینجا نبود    

عزیزم.بعضیا وقتا داداشا خیلی رو مخن😡😡😡

از وقتی اومدی تو دل مامان زندگیشو رنگی رنگی کردی...ان شاالله که به سلامت به بغلم برسی.هیچکاری مهمتر از دوس داشتن تو 😍ندارم.ان شاالله هرکس که منتظره بزودیه زود دامنش سبز بشه🙏🙏
من شوهرمو اولین بار سوار بر لامبورگینی سفید دیدم  اومد جلو التماس کرد باهام‌ازدواج کنه داشت رگ ...

😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

مریم هستم 😘بعضی موقع بایدبدبودتا بفهمن خوب بودن وظیفه نیست 😏
2738
من شوهرمو اولین بار سوار بر لامبورگینی سفید دیدم  اومد جلو التماس کرد باهام‌ازدواج کنه داشت رگ ...

😐😐 فهمیدید شوهرش پولداره یا بیشتر توضیح بده 😐

نارگیلت بشم ساریتا شدن بلدی🙊
اره بخدا یه آقایی وایساده بودهی نگامون میکرد منم میگفتم اخه چرانگامون میکنه زنگ زده بودپلیس واای خاک ...

واقعا خاک بر سرش.اینا ی مشت عقده ای هستن

از وقتی اومدی تو دل مامان زندگیشو رنگی رنگی کردی...ان شاالله که به سلامت به بغلم برسی.هیچکاری مهمتر از دوس داشتن تو 😍ندارم.ان شاالله هرکس که منتظره بزودیه زود دامنش سبز بشه🙏🙏

ما اولین بار رفتیم ی پارک بزرگ تو شهرمون. اوایل زمستونم بود. هوا ی کم سرررد. ذرت مکزیکی خوردیم.هر وقت اون پارکه میریم به اون نیمکتیم که اون روز روش نشسته بودیم سر میزنیم


منم گفتم وای بیافرارکنیم وای نه اونم میگف نترس بابامن پشتتم منم داشتم سکته میکردم االان بابام میاد ...

ما هم یبار تو دوستی گرفتن دوتا پلیس زن عقده ای خیلی بمن حرف زدن خیلی ترسیده بودم.ولی تعهد گرفتن و ولمون کردن

از وقتی اومدی تو دل مامان زندگیشو رنگی رنگی کردی...ان شاالله که به سلامت به بغلم برسی.هیچکاری مهمتر از دوس داشتن تو 😍ندارم.ان شاالله هرکس که منتظره بزودیه زود دامنش سبز بشه🙏🙏

من اولین بار با نامزدم یه جایی قرار گذاشتم و میدونستم ماشینش چیه، بعد زنگ زد گف الان میرسم، منم تا یه ماشین دیدم سوار شدم، اما اشتباهی، پسره با خودش گف به چه دختره پایه ای، چند قدم رفت تا من از شوک بیرون اومدم، نامزدم با ماششینش پیچید جلو ماشنی پسره، هنوزم میگه با خودم گفتم دخدره مشکل مغزی داره باش کات کنم   

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز