وای وای وای خدا یاد خودم افتاااادم همین اتفاق واسه منم اتفاق افتاد با این تفارت ک من تو مترو بودم 😁😁😁یارو جلوم بود ادامسم قشنگ پرت شد چسبید ب لباسش😁😁😁منم سریع پیاده شدم
دو سه سال پیش با شوهرم رفته بودیم خرید من رفتم داخل مغازه قیمت یه لباسو بپرسم وقتی اومدم بیرون رفتم اشتباهی دست یه اقاهه که کاپشنش رنگ کاپشن شوهرم و گرفتم گفتم بریم خیلی گرون میگه همون موقع شوهرمو دیدم روبروم وایساده یه نگاهی به شوهرم کردم یه نگاهیم به اون یارو فقط مونده بودم باید الان چیکار کنم
بچه ها من نشستم ب خاطرهدهاتون بلند بلند می خندم دختر فسقلیمم همرام بلند بلند می خنده
باشوهرم تو خیابون دعوامون شده بود از بس بهم گیر داده بود که چرا چادر نپوشیدی و فلان دیگه اعصاب نزاشته بود واسم اومدیم بریم رستوران منم انقدررربی حوصله بودم در ورودی که شیشه ایه اصلا ندیدم یهو پخش در شیشه ای شدم قشنگ دماغم له شد تازه کلیم ادم از اون ور زل زدن بهم
منم سریع برگشتم جیم شدم تو ماشین شوهرم از خنده مرده بود به جا اینکع بیا کمکم هرهر میخندید 😢
وای خدا پسرم بیدارشد
الان ازشدت خنده میمیرم😂😂😂😂
وای 😂😂😂 زندایی منم سر کارش میگه ی خانومه اومد بعد خواست بره دستشویی من یادم رفت بهش بگم در خرابه 😂😂😂میگه رفت یکی از همکارای مردمم پشت سرش رفت تق درو بازکرد😂😂😂میگفت حالا هول شده بود در باز هی میگفت ببخشید خانوم شرمنده توروخدا زنه هم داد میزد باشه بخشیدم فقط در و ببند عووووووضی 😂😂
