یکی از فامیل های نزدیکم پسره تا ۲۶ سالگی آدم فقیری بود یعنی گاهی کار میکرد گاهی اخراجش میکردن مدت زیادی بیکار بود غیرت داشت از پدرش که وضعیتش متوسط بود پول نمیگرفت دیگه در بهترین حالت چند روز در ماه کاری پیدا می کرد کارگری چیزی خرج خودش فقط درمیاود هرچند کم من ۴ سال یک مدل گوشی دستش دیدم چند سال یک دسته لباس و...و اینکه میدیدم حتی پدر و مادرشم نسبت بهش بی تفاوتن هیچ احترامی نداشت نه بین پدر و مادرش نه بین برادر و خواهراش بارها دیدم چجوری نسبت بهش بی تفاوت بودن میدیدم فامیل جواب سوالمشو به زور میدادن تو جمع هیچکس جلو پاش بلند نمیشد میدیدم تو جمع وقتی صحبت میکرد هیچکس گوش نمیداد تو صحبت اصلا راهش نمیدادن و بی اعتنایی میکردن..
دیگه زن دادن و عشق اینا که تعطیل مثل هر آدم فقیری
در حالی که همیشه پسر خوبی بود
پاک بود مهربان بود به همه هر وقت کمک احتیاج داشتن اونجوری که میتونست کمک میکرد و...
تا که میگن گنج پیدا کرد با دوستش
بعد کار و اینا شروع کرد سرمایه گذاری کرد
تقریبا تو ۲۹ سالگیش پولدار شد
شد نور چشم پدرش و مادرش
شد قسم آخرشان الان جانشو قسم میخورن
شد بزرگ بین برادر و خواهر های که از لحاظ سنی ازش بزرگترن..شد محبوب ترین فرد فامیل
هرکسی دنبال این بود اونو داماد خودش کنه
وقتی حرف میزنه الان همه گوش میدن
وقتی میاد همه بلند میشن
وقتی درخواستی داره همه قبول میکنن و...
با چشم خودم معجزه پولو دیدم
بعد به همین فامیل ها بگی میگن من در احترام گذاشتن جایگاه و ثروت آدم برام مهم نیست (ازشون شنیدم که میگم)
به خودمون نگاه کنیم گاهی قضاوت میکنیم اما خودمانم همینطوریم به همه آدما زندگیت نگاه کن ببین اونیکه پولدار تر یا تحصیل کرده تر یا خوشگل تر یا جایگاه داره برات احترام بیشتری نداره؟ واقعا به درون خودت نگاه کن
کسی که کسیو نمیشناسه