2737
2734
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1677700 بازدید | 89692 پست
آره عزیزم سونو کلا هر چی سن بارداری بالاتر بره خطاش هم بیشتر میشه البته به دقت سونوگراف و دستگاه ه ...

من سونو رفتم پیش شاکری. خدا کنه کمتر باشه یکم

من از تمام صبح هایم فقط همانی را به یاد دارم که تو در آغوش من لبخند میزدی وگرنه باقی طلوع ها همگی شب اند بی تو  حال و هوای بارداری شاید دوباره تکرار شود ولی فرشته ی من ، من با تو مادر شدم  ممنونم که تنهایی رو برام بی معنی کردی، ممنونم که روزگارمو پر کردی ،ممنونم که بالغم کردی ،بزرگم کردی، عاقلم کردی، عاشقم کردی
نمیدونم نرفتم اونجا. من همیشه میرفتم سعادت آباد ولی میگفت یه مطب نزدیک قمر داره آره خیلی مودبه ولی ا ...

من نمیدونم شما الان وی بک هستی یا زایمان اولته. اگه اولین زایمانته، نگران نباش، هیچ اتفاقی نیفتاده.  پزشک قرار نیست همچین کار خاصی برات انجام بده.  من سر زایمان اولم وقتی دیدم حجتی نمیاد خیلی درمانده شدم.  یکی از ماماهای مصطفی خمینی بهم روحیه داد.  بعد مویدمحسنی. 

زایمان فیزیولوژیک اصلش اینه که تو مثلا توی حمام منزل هم بتونی زایمان کنی، محض احتیاط میای بیمارستان. برو بیمارستات خاتم تحت نظر پزشک شیفت اونا باش. 

جنین از بدو تشکیل، انسانه...چی باعث شده فکر کنید یک تکه گوشته و جزئی از بدن مادر؟ فقط یک مدت احتیاج داره به تنها پناهگاهش تا سریع مراحل تکامل رو طی کنه...همونطور که نوزاد احتیاج به نگهداری داره...دستتون رو به خون فرزندتون آلوده نکنید! هیچکس از آینده خبر نداره، با چه تضمینی، حق حیات به فرزندتون نمیدید، شاید اون نجات دهنده تعداد زیادی از انسانها باشه...با وجود هر نوع سختی که در زندگی وجود داره! چرا این جنین نرفته در شکم مادری که سالهاست ناباروره، اما تدبیر امر الهی اونو گذاشته در شکم شما؟
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



روشنا جان من خودم طبق ال ام پی 40 هفته و 3 روز زایمان کرده بودم ولی طبق ان تی 39 تمام بودم الان ط ...

طبق ال ام پی 38 هفته و چهار روزم امروز. طبق ان تی 39 هفته و یک روز

من از تمام صبح هایم فقط همانی را به یاد دارم که تو در آغوش من لبخند میزدی وگرنه باقی طلوع ها همگی شب اند بی تو  حال و هوای بارداری شاید دوباره تکرار شود ولی فرشته ی من ، من با تو مادر شدم  ممنونم که تنهایی رو برام بی معنی کردی، ممنونم که روزگارمو پر کردی ،ممنونم که بالغم کردی ،بزرگم کردی، عاقلم کردی، عاشقم کردی
من تمام این چیزایی که میگی گذروندم. اشک ریختم از دستش به خاطر اینکه یه دفعه گفت نمیام برای زایمانت. ...

چرا گفت نمیاد؟ بخاطر بیمارستان؟
من همش میترسم چون دارم مقاومت میکنم و نمیرم سزارین، لج کنه برای زایمانم نیاد. میخوام برم عرفان
وقتی چهل هفته ات تموم شد رفتی پیش موید محسنی؟ قبولت کرد؟

من از تمام صبح هایم فقط همانی را به یاد دارم که تو در آغوش من لبخند میزدی وگرنه باقی طلوع ها همگی شب اند بی تو  حال و هوای بارداری شاید دوباره تکرار شود ولی فرشته ی من ، من با تو مادر شدم  ممنونم که تنهایی رو برام بی معنی کردی، ممنونم که روزگارمو پر کردی ،ممنونم که بالغم کردی ،بزرگم کردی، عاقلم کردی، عاشقم کردی
2731
من نمیدونم شما الان وی بک هستی یا زایمان اولته. اگه اولین زایمانته، نگران نباش، هیچ اتفاقی نیفتاده. ...

نه گلم من اولین زایمانمه. تا الان هیچی نگفته بود منم به خیال اینکه طرفدار طبیعیه با خیال راحت از روزی که آزمایشم مثبت شد تحت نظرش بودم تا الان. که الان دم زایمانم داره اذیت میکنه و هی بهونه میاره .
اخه گفتم دکتر مهمه چون بچه رو اون میگیره و بخیه هارو میزنه. بنظرت اگه موقع زایمانم نیاد، پزشک شیفت بیمارستان میاد؟ ممکنه بد باشه دکترش؟
البته مامای همراه هم میخوام بگیرم

من از تمام صبح هایم فقط همانی را به یاد دارم که تو در آغوش من لبخند میزدی وگرنه باقی طلوع ها همگی شب اند بی تو  حال و هوای بارداری شاید دوباره تکرار شود ولی فرشته ی من ، من با تو مادر شدم  ممنونم که تنهایی رو برام بی معنی کردی، ممنونم که روزگارمو پر کردی ،ممنونم که بالغم کردی ،بزرگم کردی، عاقلم کردی، عاشقم کردی

امروز رفتم بیمارستان گفتم معاینه ام کنن. معاینه کرد و گفت دو سانت باز شدی. هفته پیش دوشنبه که معاینه شدم یک سانت بودم

قبل اینکه من بپرسم لگنم چطوره خود ماما گفت لگنت هم خیلی خوبه گفت بچه هم اومده تو لگن و سرش فیکس شده و موقعیتت خیلی خوبه. گفتم سونو گفته بچه 3470 ئه گف این چند روزه پرخوری نکن بیشتر نشه، لگنت جواب میده ورزش‌های لگنی هم بکنی بیشتر هم باز میشه

خلاصه اینکه قشنگ با حرفاش زد کاسه کوزه ی دکتر رو بهم ریخت البته بدون اینکه خودش بدونه. چون اصلا بهش نگفتم دکتر چیا گفته که نظر خودشو بگه تحت تاثیر دکتر حرف نزنه

خیالم خیلی راحت شد

فردا هم نمیرم برای بستری. صبر میکنم تا وقتش بشه برای زایمان طبیعی میرم ایشالا. به دکترمم زنگ زدن وضعیتمو گفتن ، فهمید فردا نمیرم گفت بهش بگید هروقت تو ده دقیقه سه تا انقباض داشت بیاد. حالا نمیدونم چقد حرص خورد و چقد میخواد لج کنه ولی برام مهم نیست حتی اگه نیاد!

دعا کنید برام که زایمانم زودتر اتفاق بیفته  

من از تمام صبح هایم فقط همانی را به یاد دارم که تو در آغوش من لبخند میزدی وگرنه باقی طلوع ها همگی شب اند بی تو  حال و هوای بارداری شاید دوباره تکرار شود ولی فرشته ی من ، من با تو مادر شدم  ممنونم که تنهایی رو برام بی معنی کردی، ممنونم که روزگارمو پر کردی ،ممنونم که بالغم کردی ،بزرگم کردی، عاقلم کردی، عاشقم کردی
چرا گفت نمیاد؟ بخاطر بیمارستان؟ من همش میترسم چون دارم مقاومت میکنم و نمیرم سزارین، لج کنه برای زایم ...

من نمیتونستم هزینه قمر و عرفان رو بدم.  وگرنه ایشون برای زایمان طبیعی این دوتا بیمارستان راحت میاد.  

40 هفته ام تموم شد.  نامه اشو بردم مصطفی خمینی گفتن ایشون پزشک اصلی اینجا نیس. زنگ زدم به خودش، گفت یا بیا قمر یا کاری از من بر نمیاد. کافی بود تلفنی بهشون تاکید کنه. . همون موقع موید محسنی شیفت بود.  هیچی دیگه تحت نظر ایشون تا 41 هفته پیش رفتیم.  تا اینکه کیسه آبم پاره شد و موید محسنی رفته بود جای دیگه واسه زایمان و پزشک شیفت گفت این وضعیتش داغونه.  همین الان سریع آمادش کنید واسه سزارین. منم که بی تجربه. گفتم چشم. حالا هی ماما میگفت دکترررر!  این میتونه طبیعی! 

جنین از بدو تشکیل، انسانه...چی باعث شده فکر کنید یک تکه گوشته و جزئی از بدن مادر؟ فقط یک مدت احتیاج داره به تنها پناهگاهش تا سریع مراحل تکامل رو طی کنه...همونطور که نوزاد احتیاج به نگهداری داره...دستتون رو به خون فرزندتون آلوده نکنید! هیچکس از آینده خبر نداره، با چه تضمینی، حق حیات به فرزندتون نمیدید، شاید اون نجات دهنده تعداد زیادی از انسانها باشه...با وجود هر نوع سختی که در زندگی وجود داره! چرا این جنین نرفته در شکم مادری که سالهاست ناباروره، اما تدبیر امر الهی اونو گذاشته در شکم شما؟
نه گلم من اولین زایمانمه. تا الان هیچی نگفته بود منم به خیال اینکه طرفدار طبیعیه با خیال راحت از روز ...

اوووووه!  وضعیتت عالیه شکر خدا. تجربه پزشک مهمه.  ولی اگه بیمارستان خوب بری، پزشکای ماهر دارن دیگه

جنین از بدو تشکیل، انسانه...چی باعث شده فکر کنید یک تکه گوشته و جزئی از بدن مادر؟ فقط یک مدت احتیاج داره به تنها پناهگاهش تا سریع مراحل تکامل رو طی کنه...همونطور که نوزاد احتیاج به نگهداری داره...دستتون رو به خون فرزندتون آلوده نکنید! هیچکس از آینده خبر نداره، با چه تضمینی، حق حیات به فرزندتون نمیدید، شاید اون نجات دهنده تعداد زیادی از انسانها باشه...با وجود هر نوع سختی که در زندگی وجود داره! چرا این جنین نرفته در شکم مادری که سالهاست ناباروره، اما تدبیر امر الهی اونو گذاشته در شکم شما؟
2740
نمیدونم نرفتم اونجا. من همیشه میرفتم سعادت آباد ولی میگفت یه مطب نزدیک قمر داره آره خیلی مودبه ولی ا ...

دکترحجتی یه مقدارمحتاط شده،البته شدیدااامحتاط شده واسه همین بنظرم میگه بیاسز،دکترترکستانی بااین همه تجربه،تاروزآخرداشت منصرفم میکرد تابه یقین برسه که من مصرهستم

سلام دوستان بحث روزه در بارداری شد. 

درباره روزه در شیردهی نظرتون چیه؟ 

پسر من سه ماهش داره تموم میشه و فقط شیر خودمو میخوره. خیلی دوست دارم روزه بگیرم ولی همه بهم میگن داری به بچت ظلم میکنی. میگن دوتا بارداری  و زایمان نزدیک به هم داشتی اگه روزه بگیرم به خودمم ضرر رسوندم. 

سر دختر اولم هم هفت ماهش بود روزه گرفتم. ولی تقریبا بهش غذای کمکی میدادم

قدم 160ئه ولی استخون بندی ام درشته مرسی از حرفات خیلی آرومم کرد. راست میگی تلاشمو میکنم فوقش اگه نشد ...

قربونت. ان شاءالله بهترین تقدیر خدا برات رقم بخوره. 

«رضوانه ام»... جانبازی برای ما شیرین است... لیک تا نستانیم نبازیم
امروز رفتم بیمارستان گفتم معاینه ام کنن. معاینه کرد و گفت دو سانت باز شدی. هفته پیش دوشنبه که معاینه ...

خب این که عالیه. من‌ وقتی دردای پراکندم شروع شد؛ اصلا سربچه تو لگن نبود. و اینکه دهانه رحمم تازه داشت نرم می شد. اصلنم حس نمیکردم ارتفاع شکمم بیاد پایین تر.


پناه بر خدا‌‌. من شک ندارم زایمان خوبی خواهی داشت ان شاءالله.

الان دیگه توصیه های رستا جون رو‌ انجام بده.

«رضوانه ام»... جانبازی برای ما شیرین است... لیک تا نستانیم نبازیم
سلام دوستان بحث روزه در بارداری شد.  درباره روزه در شیردهی نظرتون چیه؟  پسر من سه ماهش د ...


عزیزم من پسرم ۴ماهه بود چند روز‌گرفتم تست کردم دیدم طفلی اصلا سیر نمیشه. فهمیدم به ضررشه. دیگه نگرفتم.

البته من واقعا ضعیف بودم. کمخونی شدید گرفتم بعد زایمان. خوراکم کم‌شده بود. بی اشتها بودم. شیرمم کم بود.


در مورد ۶ماه اول احتیاط کن بنظرم. میتونی شبای قدر رو بگیری. این روزا رم دو سه روز در میون امتحان کن ببین حجم شیرت چطوره. ارزش غذاییش چطور؟ بچه سیر میشه؟!


بنظرم همه‌چیز به قوت زن برمیگرده در درجه اول. خصوصا تغذیت عالیییی باشه.

طفلی بچه‌ گناه داره اگر طعم شیر عوض شه و کم جون باشه؛ خیلی زجر میکشه.


والا در مورد تحقیقات علمیشم اون موقع من هرچی گشتم حرفا خیلی ضد و نقیض بود. یکی میگفت ترکیبات شیر مادر تغییر نمیکنه. یکی‌میگفت میکنه. یکی میگفت حجمش کم‌نمیشه یکی میگفت میشه. پس خودت بسنج.

اکثر مادرای سخت گیر اطرافم (چند تاشون طلبه ان) روزه نگرفتن چون دیدن بچه سیر نمیشه‌

«رضوانه ام»... جانبازی برای ما شیرین است... لیک تا نستانیم نبازیم
عزیزم من پسرم ۴ماهه بود چند روز‌گرفتم تست کردم دیدم طفلی اصلا سیر نمیشه. فهمیدم به ضررشه. دیگه نگرفت ...

منم تو بارداری گرفتم ولی تو شیردهی پسرم دو ماهش بود نگرفتم سال بعد هم امتحان کردم دیدم اگه مثلا هر دو سه روز یکی بگیرم مشکلی پیش نمیاد گرفتم

خدایا از عهده شکرت که برآید؟ الحمدلله علی کل نعمه...

سلام بر همه دوستان عزیز دل 

عبادات تون قبول باشه

قرار شده ورزشها رو در منزل خودم انجام بدم 

می خواستم بدونم کسی می دونه دقیقا چه ورزشهایی و فعالیت‌هایی برای این دو ماه باید انجام بدم؟

دعاگوی پاسخ دهندگان خواهم بود  

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز