2777
2789

چون سریع خواهر مادرشو دنبالمون راه میندازه تو یه ساختمونیم حتی برای تعطیلات میریم شهرستان اینام اونجا خونه دارن اونجا هم با هم تنها نیستیم سر این دو نفره رفتن کلی جنجال شد قهر کرد ازخونمون رفت  گف تو میخای منو از خانواده ام جدا کنی تا حرف بهش میزنم میگم زندگی مشترک تشکیل دادیم و فلان باید خیلی جاها خودمون باشیم میگه میخای جدامون کنی حالا این آقا به کنار خانواده اشم فهم و شعور ندارن دنبالمون همه جا راه نیفتن بخاطر همین همه جا دیگ تنها میرم چون اعصاب جمعیت ندارم کار بانکی هر چی که شوهرم باهام میاد یا با ماشین برسونه با اتوبوس و تاکسی میرم گفتم خودمو خودت بریم میخاست خواهر کوچیکشو بیاره گفتم من نمیام میخاست باز با مادر خواهرش بره خرید پدر شوهرم ماشین نداره برای این خریدن اونروز نرفتم باهاشون حالا معلوم نیس جای گردشگری هم رفتن یا نه این بچه ننه بازیاش دهن لق بودنش وابستگی و مشکلات دیگه شده قوز بالای قوز 

تک پسره و حاضرم خونه ماشین همه چی رو به پدرش برگردونه بریم جایی که آرامش داشته باشم بتونیم دو نفره بریم تنها هم اگه خیلی کم بریم انگار عذاب وجدان داره



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز