تاحالا شده با همسرتون بی پول بشین ؟ چیکار کردین ؟ اونم اعصابش بهم میریزه؟

نه دعوا نداشتیم ، اما به کسی هم نگفتم

زندگی مشترک ،یعنی همه چیز مشترک .

من همه پولی که داشتم را آوردم توی زندگی و همچنان هم کمکش میکنم .

من زن نیستم اما وقتی به مشکل خوردم و همسرم هر چی بود داد فهمیدم که بهترینه و هنوز هم قدر دانش هستم 

بعضی زن ها متاسفانه درک ندارن میگن مال شوهر برای هممون هست که بخوریم ولی مال من برا خودمه 

درک ندارن که زندگی هر دو نفرشون هست 

زن عاقل به شوهرش میگه بفرما ، هیچ نگران نباش ، مال منم مال خودته

منم بی‌پولی رو تجربه کردم . نه چرا باید دعوا کنم خودش به اندازه کافی ناراحت و کلافه میشه  بیشتر رعایتش رو میکردم . ب هرچی در حد توانم بود کمکش میکردم .

الان که نه ولی قبلا که دستش تنگ بود.باهاش بحث نمی‌کردم.هواشو داشتم.چون هم انتخاب خودم بود.هم اینکه مرد خوبیه..الآنم که وضعش خوبه.گاهی اوقات اون زمان هارو یادش میاد.میگه یادم نمیره معرفتتو .دنیا رو به پات میریزم...

هیچی به اندازه بی پولی یه مرد رو ناراحت نمیکنه عصبی بودن و دعوا کردن  از طرف مرد ممکنه پیش میاد شما درکش کن و سعی کن باعث آرامشش بشی

اره عزیزم خیلی پیش اومده

زندگی بالا پایین داره

آدم بی پول همیشه بی اخلاق و بی اعصابه

من همیشه حمایش کردم روحیه دادم ، نق و غر نزدم

پس انداز مخفی و ته حسابمو در اختیارش گذاشتم

همیشه هم قدر میدونه

سالهای اول زندگی خیلی سال قبل که هنوز کارت عابر بانک مورد استفاده زیاد نداشت

پول میداد به من   منم خرج نمیکردم 

آخر ماه کم می‌آورد بهش میدادم  

درهرحال زندکی دو نفره اس

اگه اون زمان سرکار میرفتم هم حتما

خب خیلی کم پیش اومده باهم بی پول بشیم چون دوتامون شاغل هستیم ولی همسرم وقتی بی پول میشه افسرده میشه 

منم مثل ایشون با همین عقیده

وقتی میدونم پولش بیجا و تو راه بدی خرج نمیشه، چرا دعوا؟ 

آره تا دلت بخواد معمولاً آقایون گوشه گیر میشن یا عصبی من سکوت می کنم خودش آروم میشه عذرخواهی می کنه باید درکشون کرد دیگه چون دنیا همیشه یک شکل نمی مونه که مثلا اوایل ازدواج تا دو سه ماه اول جیبمون پر پول بودا چهل میلیون داشتیم اونموقع ولی بعدش افتضاح دستمون خالی شد نه میوه می‌تونستیم بگیریم وعده غذایی شد یکی اونم یه غذا ساده ما که چند ماهی یکبار گوسفند می گرفتیم توانایی خرید یه کیلو مرغ نداشتیم الان یک سال بعد اون بهتر شدیم نمیگم وضعمون توپ شده ولی شکر خدا از وقتی خونمون و جابجا کردیم پول خودش میاد حتی وسط دست خالیمون مثلا سهام عدالت می ریزن یا یارانه 

تا دلت بخواد بی پولی کشیدیم ولی وقتی میدونم شوهرم مقصر نبوده به روش نمیاوردم از پس انداز من یا فروش طلا زندگی رو می چرخوندیم خدا رو شکر گذشت الان اوضاع خوبه منم همچنان پس انداز می کنم برای روز مبادا 

خدا همیشه هوامونو داشته اما واقعا چیزی داشته باشم دریغ نمیکنم.

یکسالی مشغول بنایی بودیم،هر چی داشتیم میریختیم تو حلقوم خونه.

غر نزدم.تو خرید بشدت هواشو داشتم.تو پخت و پز.اونم بیشتر تو سکوت بود و تو افق محو.

آخرین طلاهایی که خودم و دخترم داشتیم دادم بهش.الان زندگی به روال قبل برگشته،قسطا تموم شده.ولی طلا اینقدر گرون شده که می‌دونم دیگه نمیتونه بخره.دلم برا طلاها دخترم بیشتر میسوزه.کادوهای تولدش بود😓