دوماهه باهم حرف میزدیم هفته پیش بهم گفت هدفت ازرابطه چیه گفتم بستگی به توداره ایشونم گفتن که من دوست دارم ازت حس خوبی میگیرم اما نه به عنوان عشق وعاشقی مثل مثل یه رفیق معمولی میخوامت بعدانمیدونم چی میشه نمیخوام وابستم بشی بعداضربه بخوری یعنی باحرفاش هیچ جای امیدی نزاشت منم گفتم احترام میزارم به تصمیت خوبه که همین اول گفتی منم تکلیفم مشخص شد دیگه ازنظرخودم تموم شد ولی اون بعضی وقتازنگ میزنه میگه چرا بیخبری میگه من این حرفارو نگفتم که جداشیم میخوام حرف بزنیم برام مهمی تاکیدم میکنه که بهت حس عاشقی ندارم واقعامن سردرنیاوردم بنظرتون چکارکنم چی بگم اگه زنگ دوباره
. عزیزم تا نیومده خواستگاری دل نبند
دومندش اینک دیدی زیاد داره طول میکشه ✂️ کن
فقط میخواد باهات لاس بزنه وگرنه برا همسر و عشق نمیخوادت
وقتت تلف نکن.
اول بگو تا حست چی بوده ؟ برای چی باهاش اوکی شدی تا بگم چکار کنی
بیخیال، جدی نگیر بنده خدا مودی بوده
بگیر نیست حرفشو رک گفته
کجای فازش رو نمیفهمی؟ به عنوان دوست فقط میخوادت اگه نمی پسندی بلاک کن و تمام
دوست معمولی باش همونجور که خودش خواسته
هیچی میخواد وقت خالیش و پر کنه از پسر دوست معمولی گیر نمیاد اونایی هم که میگن باهمیم خیلی خوبه و فلان هنوز نرسیده وقتش
هدف خودت مهمتر از خواسته اونه تو رابطه وقتی هدف خودت باهم بودنه و میبینی جا خالی میده ولش کن و بگو خدایه نگه دار
عاشقت نیست دوست معمولیت مثل دوستای دخترت که دوست معمولی هستن برات
خب بگو مگه مثل رفیق معمولی نیستیم باهم؟ من با رفیقای معمولیم اینجوری ارتباط دارم... عاشق و معشوق نیستیم که هی پیگیرت باشم😁😎
سلام علیک سلام بیشتر نه سعی کن خرجت کنه تا وابسته بشه اگه کسی خرج یکی کنه مجبور میشه بگیرتش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
