زنداداش دیوونه

حتما 

مهم نباشه برات عزیزم بابات داری غم نداری شناهم نرو

هرکسی قضایا رو از طرف خودش تعریف می کنه ...

کاش یه خواهر داشتی به زن داداش فکر هم نمیکردی منم ازین زنداداش ها دارم ولی برام مهم نیست چون خودم خواهر دارم

نمیدونم داداش برای خواهر باید یه پشتوانه باشه و تکیه گاه واچلی الان دیگه اکثرا نیستن.درگیر زندگی و مشغله هستن . حقم دارن. ولی داداش شما دیگه خیلی کم کاری داشتن. باید دید علت چی بوده

چندتا بچه داره بچه هایش دیگه زیادفاصله سنی باشماندارن

اتفاقا ماهم بچه بودیم زنداداشم عروسمون شد

ولی خواهر کوچکترم که همسن شما بود از همه بیشتر رومخش بود🤣

و از بچگی چوب لای چرخشون میذاشت .....

از یه طرف نمیشه ماجرارو دید

واقعا نیمشه

جسارت نباشه ها 

ولی خیلی از خواهر شوهرا و مادرشوهرا

عروسو خون به جگر میکنند

بعدمیاند از دید خودشون ماجرارو میگند 

الان خواهرشوهر من که تو بارداریم چیزخورم کرد بچم بیفته 

و چندین بار تلاش کرد با مادرشوهرم تا زندگیمو بپاشونه

پای حرفاشون بشینی میگی چه عروس دیو صفتی 😂

البته خانواده شوهر من دیگه همه ی عالم فهمیدند دروغاشونو و رسوا شدند ! 

برای همین میجم یک طرقه نمیشه به قاضی رفت 

من الان خواهرشوهرم همین نظرو رو من داره که من حسودیم میشه ازش  و دوس ندارم برادرش بره پیشش و میخوام دورش کنم از خونوادش و ... هزار تا بدبختی اورده سر زندگیش همینجور علکی . بااینکه واقعاااا هییییچی نداره که حسودیم بشه .  تازه وقتی با شوهرم عقد کردم هر کی فهمید گف تو چطور قبول کردی خانواده ای چنین بی فرهنگی . دلیلش هم همینه اختلافو که میبینن دیوونه میشن . خودش میاد کاراشو و احساسی ک خودش داره رو میریزه رو سرت که تو خودت بش حسودی میکنی😑

با بقیه هم مشکل داره ؟ یا فقط با تو ؟

اصلا از عروس ها انتظار نداشته باشید ۰  برادرتون خودش باید مدیریت کنه 

حالا من خواهر شوهرم منو زد چنگ و چولی کرد ک چرا داداشم مجردی رفته   کیش   باهاش بحث کردی صدات امد  تو سالن  !!!!میگفت دا اشم نوش جونش میره با زنا  حال کنه تو لاغری  چیت ب داداشم رسیده !!! ( چون برا اموال بابام امدن خواستگاریم )   کل ماجرا رو بخوام بگم   اینه ک باردار بود من نزدمش  ماه ۷ بارداریش بود ۳ روز قبلشم فوش نیداد ب من ک چقدر عقده ای بدبختی شکمت تخت و ترک نداره معلومه یه چیزی استفاده میکنی و بدبخای ک نمیگی ۰۰۰ قشنگ  فوش میداد ۰   من قهر رفتم  شوهرم ک سر زایمان خودم  نمیامد    سر زایمان خواهر ش رفت    الان تا قیامت نمیبخشمشون و خودم نمیخوام ببینمشون و فقط بخاطر بچم زندگی نیکنم  فققققطططط 

 دیگه شما ۹ سالت بوده  نمیدونم چی دیده چ انتظاری داشته یا شما چکار میکردین ک حساس شده یا کلا شاید ذاتش مثل خ اهر شوهر منه 

خواهر شوهر من سر سفره اگر شوهر من  کنارم مینشست بلند میگفت بدبخت زن زلیل  و اذیت میشد  

شاید رابطه خواهر برادریتون براش  مفهوم نبوده   رابطه خودش با برادراش چطوریه ! شاید تفاوت  فرهنگی دارین چ میدونم 

کلا از زن برادرا انتظار نداشته باشین    اذیت نمیشین  اونا دختر مردمن    کاش خانواده شوهر من بی خیال من باشن  دعاشون نیکنم   خواهر شوهرای من از کشوی لباس زیرامم  اطلاع دارن بقران شوخی نمیکنم  میامدن باز میکردن ببینن مثلا رفتم  خرید چی گرفتم ۰۰۰ حتی لباس زیییییررررر ۰۰۰۰۰۰💔💔💔💔😂🤦‍♀️

منظورم با بقیه ادما نه خونوادتون . شاید شماها اذیتش میکنید همتون . بلاخره خانواده همه افرادش یه اخلاق و فرهنگ دارن و همیشه همشون رو عروس جبهه میگیرن .