منم از دست دخترام کلافم...همش بخاطر اونا تنش داریم از مدرسه میان سکوتم غذا رو میذارم بخورم خودمم نمازمو وقتی میان میخونم که اینا هستن و قاطی پاتین که چیزی نگم ولی میفتن به لجبازی محبتشونم مسخره ست.... بیشتر هم مقصر بزرگه ست امروز هم بچه رو بزور میکشید تا موهاشو ببافه هی گفتم بچه میخواد تلویزیون ببینه آخرشم دید نیستم دعوا بپا کرد کتاب سمتش پرت کرد خوبه اینا دخترن تا میخوام طرف بچه هشت ساله رو بگیرم که گناه داره سنشع بزرگه قاطی میکنه امروز اگه نمی‌رفتم سراغشون این کوچیکه رو له میکرد نمیدونم تو این مدارس چخبره بچه میاد خونه زامبی میشه
تو خونه ما دعوا نداریم اختلاف نظر پیش میاد اونم زود تموم میشه نه بی احترامی و این ادا اصولا...
ولی امروز یه سخنرانی گوش دادم میگفت افرادی که زود عصبی میشن اگر موزیک و موسیقی گوش میدین کمترش کنید یا هدفون کم استفاده کنید مدتی فقط صدای طبیعت و دریا گوش بده بدون موزیک پس زمینه
لتفاقا من خودم واسه فرار از این راه حل زیاد اهنگ گوش میدم ،خب من در حدیم نیستم ک شما رو نصیحت کنم ولی سعی کنید همیشه بین بچه هاتون طرف حقو بگیرید، تا بچه کوچیکتون بپذیره ک همیشه حق با اون نیست،راجب مدرسه هم ک باید بگم من الان خودم دبیریستانیم و استرش امتحانات نهایی و کنکور و همه ی روی دوشمه و معلما هم اصن بچه ها رو درک نمیکنن و همشون انتظار دارن تو ی روز ۱۰ تا امتحان‌میزارن و بچه ها رو دستگاری روانی میکنن،اگه میشه درکشون کنید❤خصوصا دختر بزرگتونو
هفتمه چه فشار روانی اتفاقاً بیشتر سمت اونو میگیرم ولی فقط چرتو پرت حرف میزنه بی منطقه چرت میگه امشب بخاطر ش با همسرم بحثم شد گفتم ببرش دکتر این یه چیزش هست
باورت میشه خواهر کوچکش میگه اصلا حرفات معنی نداره خواهرش میفهمه پرت وپلا جواب میده میگه یه چیز دیگه میگی جوابتو دارم میدم باز یه چیز دیگه میگی
اتفاقاً خواهر کوچکش خیلی منطقیه خوب اونم داره بزرگ میشه میفهمه این داره زور میگه
احتمالا اقتضای سنش هستن، منم زمانی ک همسن دختر شما بودم خیلی ب شدت با مادرم بحس داشتم،اگر فکر میکنید نیازه واقعا چه بهتر ک اهمیت بدید و ببرید با تراپیست صحبت کنه،ولی خی میگم ب احتمال خیلی زیاد بخاطر سنش هست خصوصا دخترا و رابط بینشون با مادرشون تو این سن یخورده پرتنش میشه
