همسر من خیلی کینه ای هس
دو سال پیش سر یه چیزای چرت دوماه قهر بودیم اون وسط عروسی آبجیم بود شوهر خواهرم کارت دعوت پخش میکرد منم باهاشون رفتم بیرون و همسرم دنبالمون اومده بود بعد شوهر خواهرم اجازه نداد اون بیاد سمت من وهمسرم این رو کینه کرده بود هر از گاهی میگفت اینم بگم که ما سه ساله عقدیم
منم دو روز پیش رفته بودم خونه خواهرم همسرمم میگفت نرو خونه خواهرت
(چون شوهر خواهرم هیچ مراسم ما شرکت نکرده بود تولد.ختم.مراسم های دیگه مون هیچوقت نیومده) اینم کینه کرده میگه وقتی نمیان توهم نرو
حالا دیروز همسرم منو داشت میبرد آرایشگاه تو ماشین گفت نرو گفتم توهم نرو خونه خواهرت دعوامون شدت گرفت
خلاصه این دور زد منو آورد خونه مادرش منم جیغ و داد همه چی رو ب خونوادش گفتم اونا هم طرف منو گرفتن این بیشتر عصبی شد زنگ زد شوهر خواهرم ب هم دیگ فحش دادن
شوهر خواهرمم زنگ زد ب بابام و بابام اومد دنبال من و جلوی در اونا داد و بیداد کرد خلاصه کنم براتون این اولین بحثمون نیس
پدرشوهرمم میگه دوماه دیگ عروسی بگیریم برین خونه خودتون بعدش هرکاری میکنین بکنین
منه خاک برسر هم چون تو عقد رابطع داشتم میترسم چون خانواده ام با اینکه پشتمن رو این مورد خیلی حساسن
18 سالمه 28سالشه همسرم
15 سالگی ازدواج کردم بچه بودم انگار وابسته اشم😔😔
الان داداشم میگه فکراتو بکن خواستی طلاق بگیری بگو
من چیکار کنم