میخام شهر خونوادم زندگی کنم😭😭😭😭 مامانم برام غذا درست کنه سر بزنه بهم

الهی عزیزم بارداری کنار مادر خودمونم سخت میگذره دیگه غربت که هیچ 

البته من تو بارداریم شرایطی پیش اومد که هیییچ کس نمیتونس بیاد یکم بمن برسه 

خیلی سخت گذشت بهم بااینکه با مادرمم و مادرشوهرم تو یشهر بودم 

خوشبحالتون که شهر غریبین. یعنی تو یک شهر بغیر از شهر خودتون زندگی می‌کنید....من آرزو دارم تو ی شهر دیگه زندگی کنم ..حالا ما که تو شهر خودمون زندگی می‌کنیم چه گلی به سر خودمون زدیم که شما موندین

اها تو بارداری ادم اینجور میشه دوهفته برو خونه مادرت 

منم عادت نکردم،نفهمیدم چه غلطی دارم میکنم،البته من دلم با امام رضا خوشه اینجا

نه با خانواده ی شوهر که اصلا 

میگم تو ی شهر دیگه تنها آدم خودش باشه ،شوهرشو،بچهاش

آدم شهر ارواح زندگی کنه،نه شهر شوهر،من خودم ۲۰ ساله با خانواده ی شوهر زندگی میکنم اونا تو ی طبقه ،ما هم تو ی طبقه ی دیگه ،به معنای واقعی نابود شدم باور میکنی با شوهرم اصلا مشکل ندارم....فقط مشکلم با خانوادشه که اونم خدارو شکر یکساله قطع رابطه کردم .....راحت

۰

بهر حال ببین عزیزم ب راحتیم نمیشه ک تو الان بگی اونم بگ چشم 

مخصوصا اینکه اون کنار مادرشه و رفتن ب شهر دیگ شروع از زیر صفره موضوع کار و درامد هست اجاره خونه ....واگ واقعا میخوای بری باید ی سری سختیا دلخوریا بحثارو ب جون بخری و سفتو سخت پای حرفت وایسی ک باوضعیت بارداریت هم خودت اذیت میشی هم کوچولوت نمیشه مادرتو بگی بیان پیشت؟

ممنون گلم همچنین شما عزیز دلم ♥️🌹

گلم تو حرم رفتی میشه پیش اقا برام دعا کنی تو دلیام سالم باشن🙏♥️

دعا کن صحیحو سالم و صالح بیان بغلم🥺🥺

انشاالله که یادم بمونه اگه لایق باشم

محتاجیم به دعا

قطعا هستین ک کنار اقا زندگی میکنید 

ممنونم 

🙏♥️

به شوهرم یاددادن مالو اموالشو بزنه به اسم اونا ...منو بچهام هم جلوی همشون وایستادیم،بهشون گفتم جادوگر ..گفتم واگذارتون کردم بخدا ودیگه نه من نه شما ..عید هم نرفتیم خونشون،باهاشون سلام هم نمیکنم.  دارم شوهرمو راضی میکنم از اینجا بلند شیم...از اینجا که برم بهشون میگم مردم نیایین ...انشاالله مردین منم نمیام