اتفاقا اینجا از امثال شما ک... شعر و دروغ زیاد شنیدم
😐 من الان چرا باید الکی بگم خواهرشوهرم ب پدرشوهرم قرص داده کشتتش؟ اونم اینجا 😐 بعد بهتم برنهوره منظورم از اطرافیان خانواده و ادمای نزدیکت نیس که شاید دور و بریات ک بهشون ی زمانی اعتماد دلشتی بهت دروغ گفتن 😐
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
خب من فقط دارم میگم پزشکی قانونی چجوری تشخیص نداده؟ بابابزرگ منم تو بیمارستان مرد مشکوکم نبود مرگش ...
پدرشوهر من ریه اش از بین رفته بود درسته عمرش ب دنیا نبود مصرف مرفین هم داشت اما زیر نظر دکتر مرفین میزد بیمارستان بهش این سرخود ب بهونه اینکه بابام بیچاره خماره حالش بده چندتا قرص متادون ۴۰بهش داد بعدم گفت قرص قلب و فشار بود درصورتی ک بیمارستان خودش سر ساعت داروهاشو میداد لازم نبود این بده پزشک قانونی ام چون که مصرف مرفین داشت به متادون مشکوک نشد اصلا دلیل اینکه نمیتونم ب کسی بگم هم همینه کی باور میکنه که ی دختر باباشو بکشه؟ من حتی تا روز هفتم پدرشوهرم فکر میکردم ک شاید واقعا خمار بوده و من حالیم نیس اما روز هفتم م اومد دنبال ارث قضیه برام روشن شد الانم نمیدونم چیکار کنم میترسم برم بگم واکنش بد نشون بدن انقدرم فکر و خیال کردم ک همش خواب پدرشوهرمو میبینم ک ازم ناراحته و میخواد ک من برم بگم
مستقیم نگفتم چون رو پدرش خیلی حساس بود میگفتم باور میکرد چون مرگ پدرشوهرم مشکوک بود دوماه تو بیمارستان بود یکساعت بعد رفتن خواهرشوهرم فوت کرد اما ترسیدم گفتم الان داغداره ممکنه کارای خطرناک کنه الانم همش میگم بمن چ مربوط؟ولی عذاب وجدانم دارم ب مادرشوهرم سربسته گفتم ک خیلیا بخاطر پول ادم میکشن تو اموالو تقسیم نکن همه چیزو بزن ب نام خودت و اینا البته بیشتر چیزا بنام مادرشوهرمه ها قبل مرگش پدرشوهرم بیشتر چیزارو زد ب نام مادرشوهرم بچهاش خبر نداشتن.دلم میخواست ی فیلم از اون صحنه داشتم الانم ک بعد شیش ماه بیمارستان قبول نمیکنه حرفی بزنه فقط دلم ب این خوشه ک خواهرشوهرم روز ب روز داره سزای عملشو میبینه و بدبخت تر میشه.پیش پلیس برم فایده نداره؟
اگ تو اتاقش دوربین باشه بتونی ثابت کنی فایده داره خب مادرشوهرتم میکشه چند وقت دیکه ب خودش بکو بابا ...
باهاش دعوام شده شیش ماهه قهریم شوهرمم باهاش قهره مادرشوهرمم باهاش قهره کلا هیچکدوم از فامیل باهاش درارتیاط نیستن چون بی ادبه همه باهاش قهرن ولی تو فکرم بود با ی پیج فیک بهش پیام بدم بگم قاتل هی پیجای مختلف بزنم با خطای مختلف اس بدم از تلفن عمومی بزنگم تغییر صدا بدم فقط بگم قاتل.ک هم بترسه هم عذاب وجدان بگیره.ولی اینجوری اینکارو کنم از خودم میترسم اخه اون روانیه من ک روانی نیستم اینکارو کنم ولی فکرای عجیب غریب این مدلی تو ذهنم زیاد میان شبا تا صبح تو فکرم