من تو دوران عقدم
امروز اومدم خونه مادرشوهرم ، مادرشوهرم میخواست بره ختم اما قرار نبود شام بمونه به پسرش پول داد ک بره کتف و بال بخره شب کباب کنیم. رفت ختم اما بعدش زنگ زد گف صاحب عزا شام نگهش داشته نزاشته بیاد. برادرشوهرم کتف و بال خریده بود من شستم اما بالو خوردش نکردم چون نمیدونستم مادرشوهرم خورد میکنه یا ن حتی ب نامزدمم گفتم شما خورد میکنین گفت نه بزار مادرم بیاد خودش درست کنه. بعد مادرشوهرم اومد خوردش کرد بعد ب بچه هاش گفت تو یخچال هندونه بود حداقل اونو خورد میکردین میخوردین نامزدم ب شوخی گف بدون تو ک نمیچسبه گف هنر ندارین بخاطر اینه
از اونجایی ک مادرشوهرم کلا تیکه میندازه حس میکنم به من تیکه انداخته ینی هنر نداری ک کباب بپزی بنظر شما ب من تیکه انداخت یا واقعا با بچه هاش بود؟ الانم خونشونم بنظرتون شام بخورم یا الکی بگم هله هوله خوردیم سیر شدم
