بزار به دنیا بیاد از خداته یکی یه ساعت ببره نگهش داره استراحت کنی یا به کارات برسی مطمئن باش از رو دوست داشتنشون میگن و مثل خودت ازش نگهداری میکنن در مورد تربیتشون هم خودت باید اقتدار داشته باشی من تو ساختمون مادرشوهرم دوتا بچه بزرگ کردم که از ادب و تربیت زبانزدن
حالا تو بیار
اگه میخوای حرف و حدیث نباشه و اذیت نشی یا باید از اونجا بری یا قطع رابطه کنی با این اوصاف خیلی سختت میشه چون واقعا من تو موقعیتت بودم همیشه تنش و استرس هست تا اونجایی بچه نیار
نیار بابا خودت بچه آسیب می‌بیند
بنطرم رو نده بهشون
نبابا فکر میکنی
من کمکی بخوام شوهرم هست چون اونم عاشق بچس و صبوره و کاربلده
نیزای به بقیه ندارم
درضمن من نگفتم نیتشون بده یا رو تنفر میگن
معلکمه ک از رو دوس داشتنه
ولی همین دوس داشتنا و وابستگیای زیادی از حد دخالت و تنش و خطر ایجاد میکنه تو روابط
اینا از اینان ک خواست بچه ات مثلا بره خونه دوستش تو بگی نه بره به مادر بزرگی عمه ای چیزی بگه بعد بیان بگن برو و دخالت کنند
به نظرم چند سال صبر کن
هم شوهرت بیشتر میاد طرف تو و اخلاقش میاد تو دستت
هم تو پخته تر می شی و بهتر می تونی هر موقعیت مدیریت کنی
هم اونها بیشتر مشغول زندگی های خودشون می شن
هم پدرشوهر و مادرشوهرت پیرتر می شن و کم حوصله تر می شن و دیگه زیاد خوششون نمیاد یه بچه کوچیک تو دست و پاشون باشه و گریه و نغ بزنه!
هم تو این مدت یکم پس انداز کردین و احتمال رفتنتون از اونجا بیشتر می شه!
عالی گفتی
ولی میترسمبیشتر از این صبر کنم اوصاع بدتر شه
ینی متلکا و حرفا و عیب و ایرادایی که رومون گذاشتن
و گاردگیری خانواده هامون پدرمو دراوردن هرچی دلیل منطق میارم میگن گوه خوردی باید بیاری مگه دست توعه😐🤨😐😐
چقدر سخت،واقعیتش من خیلی رو تربیتشون حساس بودم وقتی گریه میکرد از پایین میومدن ببرنش هرکاری میکردن نمیذاشتم ببرن بچم خودشو میکشت بره نمیذاشتم میگفتم اگه هر بار که گریه میکنه شما نازشو بکشید دیگه حرف منو گوش نمیده
