سلام از من خیانت کرد خودشم پیله شد جدا شیم پنج ماهم بعد از طلاق ازدواج کرد تازه داشتم با طلاقم کنار میومدم خبر ازدواجشو شنیدم ب هم ریختم...
چون ما بچه داریم بچه با منه نفقه میده اما کمه چه فایده آینده ما دو تا رو خراب کرد با یه هوس...
الان دچار مسائل مالی هستم مشکلات روحی ترس از آینده
و میسوزم که انکار نه انگار من زنش بودم چند سال زندگی کردیم بچه داشتیم آخه ازدواج مجدد به همین راحتی ؟تکلیف یه بچه این وسط چی میشه؟کاش قبل از بچه بهم خیانت میکرد دلم میسوزه وقتی خبر بارداری زنش رو بشنوم دلم میگیره وقتی میفهمم بچم بزرگ شده خواهر و برادر داشته باشه از زن باباش
حرفای بقیه هم آزارم میده همش میگن بچه رو بده بهش ازدواج کن ادامه تحصیل بده سرکار برو
تو نه خونه داری نه مال و اموالی نه حمایت خانواده تو این گرونیا کمر خم میکنی با بچه کوچیک احتمال ازدواجتم صفره با بچه اگرم ازدواج کنی باز بچت اذیت میشه با ناپدری و هزاران مشکل
نمیدونم از کدوم دردم بگم