2733
2734
افسانه جان ببخشید آف شده بودم  عزیزم میشه همونطور که کیان‌و کاوه و آقا مهدی حتی خونواده شوهرت ...

قربونت برم.نمیدونم چرا مردا دوس دارم سربه سرشون بذاریم گیربدیم حرص خوردنمون رو ببینن🤣🤣🤣🤣 نه اتفاقا خیلی آروم بهش گفتم سهمت رو جدا کن هرچند من قبل خواستگاری خودم به داداشم میگم سهم مامان باید جداشه وخونش رو هم باید به روز کنی براش،الانم بیمارستان بودم کارتشو داد به مهدی گفت برو براپاییز پول بفرست

این خریدا ی امروز رو با پول مامان خریدم بازم بهم پول داد. ببین دوری چقد تاثیر گذاشت من همیشه از خودم زدم اینا بیخیال من شده بودن.گفت کلی وسیله هم جدا کردم فریزر بود عجله ای اومدیم نشد بیارم حتی لباس هم نفهمیدم چی برداشتم،الانم باید چادر ووسیله بخره که داداشم گفت این سری میام که بخریم مهدی مغازشو نبنده بخاطر خرید ما.

بحث پول نیستا من همیشه مهدی برام میخرید ولی لذت خریدن اینا برام یه چیز دیگس.  ول کن بهش بگم خوشگل شدی از فردا همین قدم به خودش نمیرسه🤣🤣🤣🤣🤣

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   
الهی کیان که شکلات نیازی به این کارا نداره

داداشم میگه کیان خیلی فیلمه🤣🤣🤣🤣🤣🤣 مامانم میگه کاوه شبیه عمه اش هست گفتم مامان این حرفو دیگه نزن🥴🥴🥴🤣🤣🤣🤣🤣🤣خدایا ختم به خیر کن🤣🤣🤣🤣🤣

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس

اشکال نداره عوضش یاد گرفتی هیچ تصمیمی رو نگی انشالله

اره امیدوارم بتونم باید روخودم کارکنم

لبخند بزن چون لایق لبخندی😊تو لایق یه زندگی شاد هستی😌زندگیت به لبخندای تو احتیاج داره به قوی بودن تو . . .🌻💛 
قربونت برم.نمیدونم چرا مردا دوس دارم سربه سرشون بذاریم گیربدیم حرص خوردنمون رو ببینن🤣🤣🤣🤣 نه اتفا ...

پاییز منظور سارا این نیست عیناا جملاتی که اون برای مامانش به کار میبره تو به کار ببری

باهاش خیلی موافقم 

تو همش به مامانت خرده میگیری

نصیحتش میکنی

که بی عسب و نقص باشه این بخاطر کمالگراییت هست

واسه همینه اون لج میکنه 

آدما در مقابل انتقاد دوتا گاهی لج میکنن گاهی اعتماد به نفسشون از دست میره

سارا راست میگه مامانش نباش

دخترش باش

میدونی پاییز دور از جون اقا مهدی که مرد خوبی هست

خانواده همسرت ایرادتشون خیلی زیاد تر از مادرت هست 

با تعریفایی که میکنی گاهی من میگم پاییز بخاطر شوهرش نمیبینه ایرادتشون رو 

ولی تهش گاهی میدونه ایراداشون زیاده اما مبگی دوسشون داری

مامانت رو هم دوشت داشته باش لطفا


راستی دست مامانت درد نکنه

خریدات هم نوش جونت مبارکت باشه

خدا برکت بده به روزیش♥️🤲🏻 

ولی من ایندفعه خونه بخرم باب میلم باشه متراژ وساختش رو دکورش حساس میشم😁🤣🤣🤣🤣 برااین خونه سخت نگر ...

پاییز

خانواده همسر من تحصیل کرده و با سیاستن 

خوب بلدن چی رو کجا بگن

عوض خانواده من سادن 

بابا و مامانم سواد ندارن

گاهی یه اشتباهاتی میکنن تو حرفاشون و رفتارشون باورم نمیشه چجوری جمعش کردم

اما جونمن

کاری نکردم یکبار شوهرم یا خانوادش جرات کنن نظر بدن

کاری به واکنش شوهرمو خانوادش مداشته باشم

خانوادمن 

ما باید خانوادمون رو هرجوری هستن دوست داشته باشیم

اونها ریشه ما هستن


خب چه ایرادی داره موهاش رنگ نداشته باشه

من به مامانم گفتم وقتی موهات کامل سفید شد مامان رنگ نکن میخوام ببافمشون میخوام عکس بگیرم ازت

چرا باید مطابق میل ما بپوشن بگردن


پاییز پسرت الان کوچیکه اگر ببینه ایراد میگیری از مامانت بعدها ازت ایراد میگیره

لطفا بدون پیشنه فکری که نسبت به مامانت داری یکم به حرفای سارا فکر کن  



دوستان من دوشنبه ی هفته ی پیش از یه پیج تو اینستا دو کیلو پسته سفارش دادم با هزینه پست در اومد ۹۵۰ هزارتومن،،،، بعدش اصلا تا امروز برام نفرستاده پیام دادم تماس گرفتم هی امروز و فردا میکنه چیکار کنم به نظرتون؟

پاییز خانواده همسر من تحصیل کرده و با سیاستن  خوب بلدن چی رو کجا بگن عوض خانواده من سادن&nbs ...

نه جلوی کیان که اصلا نمیگم هیچ چیزی حتی این مدت حرف هم نمیزدیم کیان نفهمید قضیه رو خیلی جلوش رعایت میکنیم کیان رو ببینی متوجه میشی که خیلی هپروته🤣🤣🤣🤣 مثلا الان با برادرشوهرم قهریم بچه های اونا زیر زیرکی نگاه میکنن ولی کیان تو کوچه یه موقع ببینتشون باهاشون بازی میکنه ودرجریان نیست چی به چیه تازه یادشم میره🤣🤣🤣چون جلوش اصلا درمور بقیه حرف نمیزنیم. 

نمیدونم چجوری سبک مامانمو برات توضیح بدم ببین دلش میخواد بپوشه بگرده ولی مثلا ازخودش میگذره که داداشم تو خرج نیفته همین رنگ مو رو همیشه من براش میخریدم تا گفتم چرا رنگ نریختی گفت تموم کردم میدونستم یا تموم کرده یا گفتم شاید کسی فوت شده ونریخته(براش شامپو رنگ میخرم که خودش راحت توحموم بریزه) من خودم مادرم ولی هنوزم نمیتونم از خودم بگذرم بخاطر بچه ها بنظرم باید خودمو سالم نیگه دارم اگه عاشق بچه هامم...الان امروزم گفتم برم بقیه خریدامو انجام بدم روحیم عوض شه،نمیدونم چرا وقتی میاد تهران حال وهواش کلی با مازندران فرق میکنه حنا یاد خواهرت افتادم که میگفتی اومد سمت خونه ی شما تیپ وهمه چیش عوض شده... مامانم وقتی بابام مرد تیپشو ازین رو به اون رو کردن اصلا اینجوری نبود آرایشگر بود عروس درست میکرد...تزریقات...خیاطی هرچی که بگی بلد بود همیشه اکتیو بود من برعکس مامانم تو این زمینه ها هیچ هنری ندارم....همش تقصیرداداش و زن داداشش بود....  

حنا یه چیز جالبی دقت کردم این مدت:مثلا بیمارستان که بودیم دختره هی میگفت مامانم خیلی برای دخترم خرید میکنه همیشه دست پر میاد حالا فقط یه بسته بیسکوییت مادر خریده بود فقط اما مامان من همون لحظه چند تومن برام فرستاده بود حتی خونه هم نقد برام گذاشت تو کیفم یا گفت یه فریزر پر گوشت ومرغ وبلدرچین برا کیان وکاوه گذاشتم عجله ای اومدیم نشدبیارم حالا شاید گنده گنده ها رو میده داداشم براهمین مقایسه میکنم به چشم نمیاد ولی نسبت به بقیه که میبینم خیلی بهتره... مثلا دیروز گفتم مامان بریم رنگ بخریم میگه نه پول ندارم🥴🙄🙄🙄🙄 گفتم باشه بریم باغمون رو نشونت بدم(عاشق باغمونه)  گفت باشه...ازهمون طرف رفتم لوازم آرایشی رنگ و لوازم خودمم خریدم برا کیان هم صندل ودمپایی خریدم اومدیم خونه پول همشو بهم داد یهو پولدارشد🥴🤣 کاش میشد اصلا اونجا زندگی نکنه حس میکنم چون از خود واقعیش فاصله گرفته تو عذابه... 

راستی قرص فشارش رو که نمیخورد الان میخوره🤲🤣 ولی زیر زبون نمیذاره نمیدونم تاثیر داره یانه.

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   
نه جلوی کیان که اصلا نمیگم هیچ چیزی حتی این مدت حرف هم نمیزدیم کیان نفهمید قضیه رو خیلی جلوش رعایت م ...

عزیزممم

آفرین بهت تو خیلی عاقلی 

میدونم 

پاییز محیط زندگی و آدمهای اطراف خیلی تاثیر دارن 

تو خودت اگر تو اون محیط میموندی ممکن بود به مرور بدتر از مادرت بشی

مامات های قدیمی همشون همینجوری ان

مامان منم همین بود

از وقتی مامان بزرگم فوت کرد و دید هرچی داشت داد به داییم تهشم بد تموم شد 

یا. گرفته طلا پس انداز کنه

منم همیشه میگم به خودش برسه لباساشو ست کنه و …

ولی خب مگر مامان من با کی در ارتباطه عوض شه

داداش بزرگمو زنش که اگر مامانم یه لباس خوشگل بپوشه کلی حرف میزنن و ایراد میگیرن اعتماد به نفسش بیاد پایین 

اما من‌ خواهرم دیدیم انتقاد رو مامانم جواب نمیده

اومدیم از در تعریف و اینکه زرنگه پیش رفتیم


توهم قلق مامانت ببین چی هست 

نگو خرج نکن برای پسرت

نگو اینکارو کن اونکارو کن


اصلا بهش گیر نده برای ظاهرش رفتارش

دوسش داشته باش و بگو مامان بنظرم اونکار کنی بهتره حالا هرجور خودت صلاح میدونی


ای جان خداروشکر

ببین پاییز تو دخترشی نباید بیخیالش بشی

خداروشکر شوهرتم مرد خوبیه گیر نمیده هوای مامانت رو داشته باشی گرچع خداروشکر شرایط مالیش خوبه و نیاز مالی نداره


ببین مادرشوهرم و مامانم مثل تو از ماماناشون دور بودن

ولی خدا شاهده میبینم همیشه لباس میدوزن و سایز و ایناشون رو دارن از رو یه لباس

هروقت میرن پیششون براشون میبردن

مامان بزرگ من حنا میذاشت

مامانم مصرف یکسالش رو براش میبرد بعد خاله هام میرفتن براش میذاشتن

و … 

من و خواهرمم همینکارو برای مامانم میکنیم

مثلا پارچه لباس روسری کیف کرم ببینیم میخریم براش

الان خواهرم ۴۵ تا من ۵۰ تا پول داشتیم پیش داداشم نقشه کشیدیم بریم برای مامان یه تک طلا بخریم 

با اینکه طلا داره

ولی میدونیم قلقش طلاس و این باعث میشه نگران آیندش نباشه


بچه ها من شکلات صبحانه داشتم(میشه شکلات معمولی هم استفاده کرده )

کمی کره آب کردم

شکلات رو ریختم تو تابه با حرارت کم هم زدم

کمی مغز بادام بهش اضافه کردم

و روی کاغذ روغنی ریختم و گذاشتم یک ربع تو فریزر بمونه

بعد تکه تکه کردم و با چایی خوردیم

خواهرم و خواهرزادم عاشقش شدن

دو تیکه هم برای همسرم گذاشتم ببینم نظر اون چیه

حتی میشه مغزیجات رو کمی خرد کرد و تفت داد و بعد اضافه کرد


از تو یه کانال آموزشی پیدا کردم 

سلام دوستای عزیزممم من پستاتون رو یکجا جواب میدم که صفحات نره جلو  حقیقتا ما قرار بود مثل جه ...

سلام عزیزم 

میفهمم وقتی اونی نیست که میخوای اعصابت بهم میریزه 

حنا  من مبل روبروی تلویزیون رو ملافه انداخته بودم چون خیلی روش میشینیم بچه ها خوراکی میخورن نریزه و بو هم نگیره  یه طوری که روبروی مبل نمی‌نشستم هیچ وقت امسال بعد تعمیرات  جای این سه نفره روبروی تلویزیون رو همسرم با اون سه نفره ی دیگه عوض کرد 

چند وقت پیش دراز کشیده بودم دیدم عه طرح پایین چوب مبل قرینه نیست از وسط که نیمه ست یه طرف بیشتر طرح خود چوب داره یه طرف نداره ببین داشتم دیوونه میشدم 🤣🤣🤣

نگو این زیر پارچه بوده و من هم روبروش نبودم دقت نمیکردم حالا جاش عوض شده دیدم 

من یه مدت رو قرینه بودن بشدت حساس بودم این رو میدیدم حرص میخوردم 😂😂

دیگه به خودم گفتم بذار کنار این اخلاق مسخره رو و عادت کردم بهش 

شاید برای تو هم این توفیق اجباری بشه که کمال گرایی رو در این زمینه کمتر کنی یا کنار بذاری 

نور خواهی مستعد نور شو.... 
حالا من موقع وسیله ی خونه سخت نگرفتم هرچی خوشم اومد برداشتم ولی تمیزی....مثلا امروز ظرف نهار رو نشست ...

خداروشکر که حالتون خوب شده عزیزم خریدها هم مبارک باشه 

نور خواهی مستعد نور شو.... 
سلام عزیزم  میفهمم وقتی اونی نیست که میخوای اعصابت بهم میریزه  حنا  من مبل روبروی ت ...

وای خوندمش حس کردم داری راجع به من میگی🤣🤣🤣

حالا قرینه بودن رو خداروشکر کنار گذاشتمممم

سخته خیلی😢😢😢

ببین همسرم زنگ زد بهم دید دارم گریه میکنم گفت چی شده گفتم واسه مبلا گریه میکنم باورش نمیشد😁😁😁

دوباره نیم ساعت بعد. نگ زد گفت جان من سر چی داری گریه میکنی گفتم مبلا و لوازم هارمونی نداره

کپ کرده بود

حالا شب قبلش رفته از تو فیلم سینمایی های تفاوت رنگ ها رو اورده نشونم داده 

مبل به اون سنگینی رو اورده گذاشته رو پارکت

بعد دید ریست شدم باورش نمیشد😂😂


خداکنه مبلم به دیوارا بیاد😭😭


2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687