چجوری با رفتنش کنار بیام

خ دنبال ایفون بود یمدت رو مخ من رفت ک پول بهش بدم ایفون بخره یا میگفت ب رفیقم گفتم با یکی دوست شدم دختره میخاد واسم ایفون بخره گفته خوش بحالت کاش ماهم از این شانسا داشتیم بهش گفتم منک پول ندارم بعدم چرا باید کادو واست ایفون بخرم بعد میگفت شوخی کردم اخرم سر ایفون دعوامون شد با پول وام دونفریمون سهممو نداد رفت خرید قسطاشم خودش میده وام کلا بنام خودش بود ولی ۲تومن از پول اولیه رو بهم بدهکاره گفتم جای اون گل و چنبار شامی ک خوردیم مدیون همچین ادمی نمونم

ن کاری ک نمیکنم همسایمونه خونشون نزدیک خونمونه دیروز بیرون بودم نرفتم سمت مغازش 

فقط حال روحیم بده 

همه اون حرفهاش دروغ بود؟حتی جلوم گریه کرد میگفت دوستم داره قصدش ازدواجه گفتم بریم مشاوره اوایل میگفت میام بعد یبار گفت اگ بیام مشاوره ب تو حق بده یا بگه بدرد هم نمیخوریم وجدانت قبول میکنه؟مشاوره چ ربطی ب وجدان خانومه داره مگ من پسرم کاریش کردم؟؟

آره ۲۰تومن ب بهانه مامانم لازم داره پس گرفتم ۳روزه داد ولی سریع رفت با پول وام ۵۵تومن ایفون ۱۳خرید تازه میگفت پرومکس ۸۵بود دلم اونو میخاست 

۳شب پیش دعوامون شدید شد گفت واس ازدواج دودلم چون نجاست دیدم گفتم ینی چی هی نمیگفت اخر ک دعوامون شد گفت منظورم زمان خونه مجردیمه

جمعه شب دعوامون شد اول پیامها گفت دیشب ینی ۵شنبه شب خ ....شده بود(فشار جنسی)

فک کنم الان رفته با کسی