2752
2734
عنوان

میشه یکی با من حرف بزنه میخام خودمو بکشم

| مشاهده متن کامل بحث + 686 بازدید | 18 پست

همه این پولارو میزاشتی رو هم میشد ۳۰۰ و خرده ای ، یه ۲۰۷ از کارخونه میگرفتی 

بعد میفروختیش دو برابرش سود میکردی اصلا نیاز نبوده اون بخواد برات کاری کنه سود کنی  

من همه چی رو یادمه . اگه یادم نبود ، اینقدر برام سخت نبود 🪽🩵 🐳

راستی ببخشید که اینو میگما 

ولی به نظرم تاپیکت یکم باور نکردنیه

اول اینکه هیچ خانواده ای خر نمیشه که ۴ ماه گوشی صد میلیونیو گم کنی و بخوای گولش بزنی

دوم اینکه مامانت اینا ۱۰۰ میلیون گوشی برات گرفتن شما لنگ یه لپ تاب ۲۰  ، ۳۰ میلیونی بودی؟😐

سوم اینکه خانواده ای که بچه اشو دوست نداره ۱۰۰ میلیون براش گوشی نمیخره

چهارم اینکه اگه گوشیتو فروختی پس چجوری باهاش در ارتباطی و میای تو سایت؟ 


و پنجم غیر ممکنه انقدر عقل یه نفر نکشه که ۶۰ گرم طلارو بده به دوست پسرش و خانوادشم قبول کنن که این ۶۰ گرم یهو گم شد🫠

من همه چی رو یادمه . اگه یادم نبود ، اینقدر برام سخت نبود 🪽🩵 🐳

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

من با یه پسری دوست شدم که فقط به اسم دوست پسرم بود و هروقت پول میخاست میومد بهم میگفت دزدی کن

عزیزم شما یه راه داری برو مخابرات بگو گوشیم رو دزدیدن مخابراتت از روی سریال رو جعبه گوشیت پیگیر میشن جاشو پیدا میکنن با پلیس میتونی بری بگیری تنها راهت همینه برو دنبالش

میدونم کار خیلی بدی کردم ایقد بد که قابل جبران نیست اما دلم میخواست مامانم درکم کنه 

عزیزم من خودم مادرم دخترم ۱۸ سالشه ولی بعضی توجیح ها ،اشتباه ها ،واقعا قابل درک نیست

ببین اون اگه دوستت نداشت این همه آزاد نبودی که تا این حد برای خودت دردسر درست کنی

اگه بهت مسولیت داده بود توی خونه ،این قدر وقت آزاد بلا استفاده نداشتی بزاری حروم کنی پای یک پسر عوضی

اگه برای خریدن گوشی مدت ها انتظار میکشیدی و التماس میکردی و مقداریش از پس انداز خودت بود ،مطمئن باش این قدر برات ارزشمند بود که محال بود ببخشی به اون پسر

پس مادر و پدر برات کم نزاشتن

همینه که الان جا خورده بنده خدا ،با خودش گفته ،بیا و این همه خوبی کن ،ته ش این بچه از اعتمادت سو استفاده کنه

حق بده بهشون

خونه و کل زندگی و خودت و وسایل ت در اختیار بوده با کلی عشق و اعتمادی که داشتن

از گوشت و خون شون هستی ،برات همه کاری کردن

خودت رو بزار جای مادرت

اشتباه ت کوچیک نبوده ،مسئله ی پول و گوشی و طلا نیست ،بحث اعتماده، بحث اینکه بچه ی خودم بر علیه خودم با یک غریبه دست یکی بشه ،منم خبر ندارم...

پست ها و کامنت های تاپیکهات رو بخون،نه تنها پست من رو فقط ،همه رو ،چندین و چند بار بخون

اول باید خودت متوجه بشی که اشتباه ت چقدر بزرگ بوده

دوم خودت رو بزار جای مادر و پدرت

و برادرت رو بزار جای خودت،چه واکنش داشتی؟؟؟

نمی گفتی این همه مدت ،زیر گوش ما،تو همین خونه،این همه کار کرده و ما بی خبر موندیم،؟!

دوست نداری سرزنش بشنوی،،دوست داری همراهی ت کنند  ،،ولی زمان میبره

تا قبول کنند بچگی کردی و بی تجربه‌ای

حرف های مادرت فقط حرفه،از روی عصبانیت

نمیخواد یک تار مو ازت کم شه

ولی الان از دست خودش بیشتر عصبانیه که این همه از تو غافل مونده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687