بوی سیگار بهمنش رادوست دارم
بوی بد پیراهنش را دوست دارم
گفتنددیوانه ندیدی زن گرفته؟
دیوانه ام حتی زنش راهم‌دوست دارم😢
میدونم که اولینش بودم پس هیچوقت نمیتونه فراموشم کنه
زنش هم اسم منع ، هربار صداش کنه منو میاد تو ذهنش
و اینکه مامان جونش دختره رو زیر نظر داشته ، نه خودش
با اینا آروم میشم
من هشت سال تو مرحله انکار بودم
زمان همچی رو حل میکنه زخمت خوب میشه ولی جاش تا همیشه میمونه و ناچاری که بپذیری
مال من تقاص داد وقتی رفت زن گرفت با وجودی که می دونست با احساس من بازی کرده و من توی مرحله انکارم حتی بهم کمک نکرد از این مرحله بیام بیرون که خودم راضی بشم با پای خودم برم
تا خبر آوردند برام زنش که این قدر عاشقش هست به بیماری لاعلاجی دچار شده
زنه هم می دونست عشق منه و باهاش ازدواج کرد پس زنه بس تقصیر نبود
البته تقاص های دیگه هم داد ولی خودم هیچ وقت راضی به زجر کشیدنش نبودم
