من آدمی که هر روز سر ساعت مشخص و تکراری بره سر کار نبودم.
ارشدم بخاطر علاقه بسیار به این رشته گرفتم.
یه مدت کوتاه مسئول فنی مرکز نگهداری بیماران روانی بودم که اونم شرایط قضایی و غیره ش سخت بود انصراف دادم
خیلی درس خوندم حتی توی بارداری آزمون میدادم برای نظام مهندسی قبولم شدم ولی اولویتم بچه هام هستن بچه اولم دختره ۱۳ سالشه که با این اوضاع جامعه اصلا جرات نمیکنم توی خونه تنهاش بذارم و دومی هم پسره یکسالشه دلم نمیاد پیش کسی بذارمش و خیلی روش حساسم
حاجی من اصلا ازدواج نکردم خانه دار کجا بود.
اینجا مثل آمریکا اروپا نیست که واسه زایمان کلی مرخصی بدن. مثل اونجا نیست که رو پرستار بچه نظارت باشه و با هزینه ی کم و اعتماد ۱۰۰ درصدی همه پرستار بچه بیارن. مثل اونجا نیست که زن سالی یبار واسه سالگرد ازدواج آشپزی کنه و باقی سال یا بیرون غذا بخورن یا پرستار و خدمتکار غذا درست کنه. مثل اونجا مهدکودکش دوربین مداربسته لایو نشون نمیده همه چی رو. اینجا کامل برعکسه و همسر توقع همه چیییی ازت داره. ناهار شام مشابه نباشه، ال نباشه بل نباشه، خونه برق بزنه، آخر شب نیازای جنسی آقا رو فراموش نکنی، بچه رو هم باید بدی مامانت بدون هزارتومن دستمزد برات نگه داره!!! (دیگه اگه مادرت قبول نکنه یا نخواد یا هرچی، بچه رو باید با بیچارگی های فراوان بفرستی مهد) اخرشم دستمزد زنا پایینتره :/
حدود ۱۲ سال شاغل بودم دانشگاهم میرفتم بعد ازدواج خانه داری و بچه داری درگیرم کرد کتابام توی انباری سالهاس خاک میخورن
اره خیرسرم تحصیلکرده ام وخانه دارو به شدددددت افسرده💔
کار سراغ داری معرفیمون کن بریم چرا نمیریم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
