بهش زمان داد، بعد پدربزرگ همکارش فوت کرد بازم نیومد تا بعد چهلم فرصت داد، دو سه روز مونده به موعد هم به خانوادهش گفت خواستگار میاد، بعد همون روزا پسره گوشی دختره رو هک میکنه به ویسای اون یکی پسره دسترسی پیدا میکنه و میگه تو همزمان هم با من بودی هم با اون، کلی شرط براش گذاشت که از خونه نباید بری بیرون و با خواهرات در ارتباط نباشی و پیش مامانم زندگی کنی و فقط با گوشی اونا به خانوادهت زنگ بزنی و از کارت هم استعفا بدی تا من بیام خواستگاریت، استعفا داد نشست تو خونه که به پسره ثابت کنه به حرفش گوش میده، پسره هم میرفت خواستگاری دخترای دیگه، بلاکش هم کرده بود، بعد یک سال از طریق گوشی خواهرش بهش پیام داد پسره خوشحال شد منتها گفت دوست دختر داره ولی بخاطر این با دوست دخترش کات کرد، همچنان هم نیومده خواستگاریش، اینم افسرده نشسته تو خونه