بچه های این دوره داغون میکنن آدم رو خواهرشوهرم ۱۸ سالش هست پدرشوهرم حدودا ۶۵ اینا هست دختره کنکوری هست به باباش سپرده بود کنکور دوم که تیرماه هست ثبت نامش کنه بنده خدا باباش یادش میره حالا فقط کنکور اردیبهشت رو میتونه بده
الان پدرشوهرم اینقدر ناراحته فشارش رفته بالا کنترل نمیشه صورتش از ناراحتی قرمز قرمز شده
حالا خوب دختر از صبح تا شب با این رفیق و اون رفیق بیرون نمیتونسته یه کنکور ثبت نام کنه الانم فقط داره غر و لند میده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
هر دوشون مقصرن ولی ۹۰ درصدش خواهر شوهرت مقصره سال به سال همه چی عوض میشه ثبت نام اینا خودش باید انجام میداد پیگیر میشد از خودش سلب مسوولیت کرده اون بنده خدا هم الان تقصیر خودش میدونه من همه کارای کنکورمو خودم کردم. سن و سال بچه دار شدن انتخاب شخصیه
با پدر و مادرش اصلا رابطه ی خوبی نداره حتی واسه نهار و شام نمیاد سر سفره میره تو اتاق البته حق داره ...
اتفاقا فاصله سنی کم هم خوب نیست پدر مادر بیشترین آسیب ومیزنن مامان خودم ۱۷ سال فاصله سنی داره بابام ۲۴ سال.مامانم که بیشتر رقیبم بود تو نوجوانی تا مامانم
خدایا دوستت دارم میدونم منو به خواست دلم میرسونی.مطمئنم
کاری ندارم دارم میگم اذیت میشن باید ببینن میتونن تو سن ۶۵ سالگی یه دختر ۱۸ ساله رو درک کنن میتونن دغ ...
آقا به ما هم گیر میدادن.الانم متاهلم هنوز بابام گاهی گیر میده😂مثلا رفتمبیرونزنگزده خونه میگه این موقع بیرونی میگم بابا ساعت نه نشده خیابونپر آدمه.تو هر سنی میشه درک نکرد.یکمم کلا پدر و مادرا نگرانن کافیه ما هم درکشون کنیم.الان نگاه نگرانی های مادرای همین نسل خودمونو ببینی حق میدین .سن هفده تا نوزده سالگیم سنی بدی هست.من خواهرزاده همسرم انقد پدر و مادره گیر میدن با اینهمه هنر و تحصیلات خونه نشین کردن بنده خدارو
اسم کاربری شخصیت کسی نیست سایت هزار تا اسممیزنی قبول نمیکنه یدونه اتفاقی رو قبول میکنه.اینجا اومدیم تبادل نظر اگر نمیتونی جوابمو منطقی و درست بدی بدون خیلی حقیرو بدبختی که با اسم کاربری مثلا تحقیرم میکنی.و اینکه بگید مشخصه چه شخصیتی داری برام مهم نیست کسایی که درست رفتار کنن میدونن چه شخصیتی دارم و وجدانم آسوده هست،اینکه اینجا حرف بی ربط بزنی توهین کنی توقع احترام داشته باشی و اگر جواب در شانت گرفتی بپری بهم که بی شخصیتم بازم مهم نیست با این حرفات نمیتونی ناراحتم کنی،بعضی کاربرا منه آرومه به جایی رسوندن دوست دارم بگم چخه
آقا به ما هم گیر میدادن.الانم متاهلم هنوز بابام گاهی گیر میده😂مثلا رفتمبیرونزنگزده خونه میگه این ...
من خودم خیلی دختر خوبی بودم تا ۲۵ سالگی از بعد اون دیگه دختر خوبی نبودم😁😁😁یعنی اذیت نمیکردم واقعا به حرف شون گوش میدادم در عین حال حق خودمم میگرفتم مثلا تو ۱۸ سالگی اولین سفر تنها و مستقل رو رفتم ولی خب پدر و مادرم رو راضی کردم و خیالشون رو راحت کردم
من بابا مامانم ۲۸ سال فاصله دارم خیلی راضیم واقعا همه جوره منو درک میکنه و حمایتم میکنه
عزیزم منم نوشتم ۱۷ سال نه ۲۸ سال.۲۴ تا ۲۸ هم ۴ سال فاصله س.منو همسرم هم با پسرمن ۲۸ سال فاصله داریم.۲۸ ایده آله به نظرم هر دو پخته بودیم .مرد ۲۴سال بازم راه داره واسه ازدواج
خدایا دوستت دارم میدونم منو به خواست دلم میرسونی.مطمئنم
الان شما دارین با حرفتون بهم توهین میکنید و قضاوت چون اصلا بحثو به دعوا نمیکشم کسیم بهم توهی ...
چون دلم واسه پدرشوهرم میسوزه آدمی که تو این سن مشکل ریه و کلیه داره نباید اینقدر حرص و جوش بخوره شما چرا مدافع حقوق خواهرشوهر من شدی عزیزم دارم حقیقت رو میگم