بچه ها من یه هفتس عقد کردم تو این یه هفته شوهرم یه بارم نگفت بیا بریم همو ببینیم من تعجب کردم چقد بی ذوقه ولی گفتم سر کاره اشکال نداره خستس هیچی نگفتم
امروز گفت میام دنبالت بریم بیرون سوپرایزت کنم منو میگیی😑چقد ذوق کردمممم که اخ جون چقد حواسش هست این مدت منو ندیده به یادم بوده رفتم سوار ماشینش شدم منو برد خونه داداشش دیدم بچه داداشش سوار کرد گفت به مناسبت تولدش براش عروسک گرفتم و میبریم میگردونیمش.بچه داداشش ذوق خودش ذوق دوتاییشون در حال قربون صدقه هم رفتن منم کارد میزدی خونم در نمیومد😭اخه این چه سوپرایزیه اخه چرا به من میگی سورپرایز دارم خب من دلم خوش میشه اصلا اگه بچه داداشش نمیخواست ببره بیرون یعنی بازم میومد دنبال من؟من هیچی بهش نگفتم اما واقعااا ازش بدم میاد تو فکر اینم که همه چیو تموم کنم