وقتی یه غم یا یه مشکل پیش میاد میشینم فکر میکنم خب الان این مسئله چقدر مهمه؟ فردا هم همین اندازه مهمه؟ دو ماه دیگه چی؟ سال دیگه چی؟ بعد مقیاسم رو بزرگ تر میکنم : غم من در قیاس با غم سایر مخلوقات در پهنه جغرافیایی این کره چقدر مهمه؟ مشکل من در برابر مشکلات تاریخ خلقت و رنج بشر چقدر بزرگه؟ و اینجوری میفهمم خوشبختم.اسم کاربری من از یه تناقض فلسفی گرفته شده. اگر یه الاغ گرسنه و تشنه رو با فاصله برابر از آب و علوفه ببندن احتمالا انقده بین انتخاب یکی شون تعلل میکنه که از تشنگی و گرسنگی بمیره. آدمها هم خیلی با این موقعیت مواجه میشن و بین دو انتخاب انقده مردد میشن که هر دو فرصت رو از دست میدن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
گاهی به خودت حق بده! حق بده از میان تمام روزهای ماه و سالت، روزهایی را خسته و غمگین باشی، حق بده از میان تمام مسیرهای مورد علاقهات، چندتایی را نروی و از میان تمام مقصدهای مورد انتظار، چندتایی را نرسی! حق بده گاهی هم موفق نشوی، شکست بخوری، در جا بزنی، سقوط کنی. تو انسانی و لبریزی از احساسات انسانی، تو انسانی با توان و زمانی محدود، تو انسانی و طبیعت تو ایجاب میکند که غم و شادی، موفقیت و شکست و خیر و شر را توامان داشتهباشی.