میگم برا این نکبببببتتتتتت کارای کردم ک هفت جد اباد لیلی برا مجنون نکرده
من دوستش نداشتم ولی ب این نکبت خییییلییییی گحبت کردم چون نمیخواستم از انتخاب اشتباهم درس بگیرم نمیخواستم کم بیارم میخواستم زندگیم خوب باشه ولی ب این باور رسیدم ک هرررر کسی معنی محبت رو نمیفهمه و لیاقت نداره
محبت کردن هم همیشه دلیل بر دوست داشتن نیست
من محبت کردم کارا براش کردم ک میگه مادرم برام نکرد یا هیچ زنی مثل تو نیست تو فرشته ای و ۰۰۰ خودش میگه ولی من دوستش ندارم کنارش احساس مسخره شدن دارم نمیدونم چطور واقعا در قالب چ کلماتی توصیف کنم زندگیمو کنار یه ادم خطر ناک روانی بی صفت