فردایت
پدر مادرمم هم چیزی بهش نمیگن
بخاطر دعوایی که تو تاپیک های قبلی گفتم
از فرط ناراختی احساس میکنم یکی گلومو فشار میده نمیزاره نفس بکشم
خواهر برادرو همو دعوت نمیکنن همه باهم در صدر کمک و کار ها هستیم
چه کینه ای
ی لحظه حس کردم آجیه منه
به ی ورت بگیر بموقش تلافی کن
اصلا هم ناراحت نشو
به هیچ جات هم نباشه
دیگه تا اخر عمرت قیدشو بزن و همیشه باهاش غریبه باش
خواهرا که دعوت نمیخوان
سر چی دعواتون شده ؟؟؟یاد خودم افتادم منم روز عقدم با برادرم حرف نمیزدم مامانم ب زووور آشتیمون داد از ترس اینکه آبروش نره جلو فک و فامیل 😐ولی چ فایده ک بعد ازدواجم دوباره باهاش دعوام شد البته با شوهرم دعواش شد و منم طرف شوهرمو گرفتم
مرگ‌موش ریختی تو غذاش😑😑معلومه که دعوت نمیکنه
خب میخاستی مرگ موش نریزی تو غذاش
ولش کن بذار اونم راحت باشه توام فکرشو نکن
منم بودم دعوت نمیکردم
واقعا منم بودم دیگه اسمتو نمیاوردم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
