یکی از پیشنهادات همینه که سرسنگین بشم. خیلی ها می گن زیادی رفتی جلو. کمی زده شده. می گه ازت بدم نمیاد. همه چیزت هم خوبه. ولی خوشم هم نمیاد. موندم وسط. این همه من رفتم خواستگاری همیشه به یه طرف متمایل شدم و شدن. وسط تا حالا ندیده بودم. اونم اینقدر طولانی مدت.
خب من اطلاعات زیادی ندارم و نمی دونم درست راهنمایی و قضاوت میکنم یا نه اما
من یکی از خواستگارم چهره و تیپ و اندام خوبی داشت
موقعیت شغلی خوب
خانواده پولدار
و دلیلی پیدا نمی کردم برای رد کردنش
اما حس بدی داشتم نسبت بهشون
نمی دونم چجوری بگم اما احساس میکردم کنار اون آقا اتفاقات خوبی برام نمی افته
اون حسه اجازه نمی داد جواب مثبت بدم و شرایط اون آقام اجازه جواب منفی و بهم نمی داد
این تجربه من بود هزار تا دلیل میتونه داشته باشه مشکل شما و اون خانوم
براشون یه مدتی رو تایین کنین و بهشون بگین من اون تا اون موقع منتظر جواب قطعی و اول و آخر شما هستم
اگر تا اون موقع نتونستن تصمیم بگیرن بدون هیچ تردیدی بزارینشون کنار چون انقدر براشون کافی نیستین که توی ۳ یا ۴ ماه به چشمشون بیاین و فقط یه سری از شرایطتون بهشون اجازه نمی ده به راحتی جواب منفی بدن
یه سوال دیگه ایم اینه:
اگه نظر دختر منفی بشه از پسر چیزی نگه می داره یا کلا حذفش می کنه؟
مثلا عکس یا هدیه یا شماره و ...؟ ایشون چیزهایی از من رو هنوز نگه داشته. اونم جلوی چشم عموم. بعد هم می گه هنوز خوشم نیامده ازت.
به نظرم خوشش آمده، جرات نداره بپذیره و دلش رو بزنه به دریا
یه سوال دیگه هم دارم. مادرش روش نفوذ جدی داره. اگه نتونه تصمیم بگیره، که نمی تونه مادر می تونه هلش بده؟ نه اینکه مجبورش کنه، بلکه فقط تکونش بده تا تصمیم رو بگیره. از نظر مادرش هم همه چیز خوبه و دلیلی برای جواب منفی یا معطل نگه داشتن نیست. مشکل اینجاست که مادرها نمی تونن تصمیم رو اجبار و تحمیل کنن. اما هل چی؟
من متاهلم الان با فرد دیگری
من دوگانگی زیادی نسبت به اون آقا داشتم
در عین حال که منتظر پیامش بودم و لحظه شماری میکردم برای زنگش و آیندمو کنارش تصور میکردم از درون یه دلشوره بد داشتم
عین بچه ها بهونه گیر شده بودم همش بهونه میگرفتم که ما به درد هم نمی خوریم ما تفاهم نداریم و … و در عین حال نمی خواستم ازش جدا بشم
عشق و نفرت رو همزمان تجربه میکردم کنارش
حتی به خودم انگ مشکلات روانی و اختلالات روانی زدم ولی بعد از تموم شدن ارتباطم با ایشون با همسرم همچین مشکلی نداشتم
خواهش میکنم فکر نکنین مشکل اون خانومم مشکل منه
این فقط مشکل من بود شاید اون خانوم میخوان تصمیمشونو با. جون و دل بگیرن و تا آخر عمر حسرت و عذاب وجدانی مداشته باشن و هیچ مشکلی نیست این وسط
بعضی آدمها وقتی زیاد ازشون تعریف میکنی ومشتاقی براشون خودشون رو گم میکنن.این خانم تکلیف رو مشخص نمیکنه شاید میخواد شما رو نگه داره به عنوان یه زاپاس که شاید یه کیس بهتر براشون پیدا بشه.این که نمیشه نه خوشش میاد نه خوشش نمیاد.بلاتکلیفی اصلا کاردرستی نیست.اینکه آدم روسر کار میزارن به نظرم رفتار ناپسندیه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
