اگ کسی بیاد خونم بهم کمک بده منم برم خونش کمکش میکنم
اگر ن بخوره بره منم میخورم میرم
اره من بودم بهم برمیخورد ما عروس رو دختر خونه میدونیم حتی از خود ماها اونا رو بیشتر صاحب خونه میدونیم .. وقتیم میان خونه بابام همه با هم میپزیم میشوریم جمع میکنیم ...
عروس ما 22 سال با داداشم ازدواج کرده و می تونم قسم بخورم فقط ظرف غذای خودش جمع میکنه و میبره تو آشپزخانه فقط مامان من هفتاد سالش وقتی میخواد زندادشم دعوت کنه تنها واقعا براش سخته چون دست تنها باید همه کار کنه ولی من تو خونه مادرشوهرم اصلا روم نمیشه این کارو بکنم و حتما بعد شام کمکش میکنم تو شستن ظرف ها
نه من در این حد نیس .ولی میدونی از کجا بدم اومد و حس کردم انتظار دارن هربار من بشورم.یبار که خواهر شوهر متاهلم اومد و پاشد ظرفارو شست مادر شوهرم هی میگفت عه مامان جان دستکش هست وای دخترم دستش زخمه نمیتونه وای بیا بشین ولشون کن و بعد ب من نگاه میکرد که مثلا من بگم من میشورم بیا بشین منم نگفتم جالبه حتی شوهرمم انگار انتظار داشت من بشورم .خلاصه از اون وقت تصمیم گرفتم مثل خودشون باشم
من اصلا خوشم نمیاد کسی بیاد خونم ظرف بشوره. ماشین ظرفشویی رو واسه ظرف شستن گذاشتن کسی که نمیتونه ظرف مهمونشو خودش بشوره ماشین بگیره
چی بگم بعضی ها خوبی رو وظیفه میدونن مثل خانواده ی شوهرم بعضی هاهم نه واقعاا لطف میدونند قدرشناس
نه اخه من اگه خودشونم پاشن زور بم نمیاد ولی بعد شام همشون میرن میشینن رو مبل انگار نه انگار سفره پهنه!!!حالا اگه یکیشون جمع کنه یکیشون دستمال بکشه اشپز خونهو گازو اوکیه منم میشورم ولی اینکه میشینن کمن هم جمع کنم همبشورم زشته منم میزارمشون رو اپن میام میشینم
