من عقدم داشت راجب اینک دوسم داره و خانوادش دوس دارن هرگلی ی بویی داره حرف میزدیم و میگفتیم مادر محبتش فرق میکنه یهو پرسیدم حالا اگ تو شرایطی قرار بگیری یا منو نجات بدی یا مادرت انتخابت چیه گفت مادرم نجات میدم.. بازم تکرار کرد .. نمیدونم چرا ناراحت شدم .. میتونست بگه نمیدونم فلان یا الکی تو ... درسته مادرشع ولی من ته دلم یجوری شد حق دارم ناراحت بشم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سوالت ایجاد مشکل کرده نه جوابش چون صادقانه جوابت رو داده میتونست بقول خودت به ظاهر بگه نمیدونم اما سوالت تو ذهنیتش اثر منفی گذاشته و هوشمندانه هم اثرش بهت منتقل کرده
همسر من همیشه گفته تو،حالا چه دروغ باشه چه نباشه،همیشه هم در مقابل منو مادرش قرار بگیره پشت منو میگی ...
این خ مادرش دوست داره .. واقعا من دلم شکست .. من بودم ب دروغ میکفتم تو .. هرچند مادرم عزیزتره ..ایطو حس میکنم فردا روزی اگ مجبور شذ منم ول میکنه بخاطر مادرش .. از مادرش بدم امد هرکی بیشتر من دوس داشته باشه یا صمیمی تر باشه بیزاز میشم ازش