2733
2764

من نامزدیم بهم خورده ولی از روی ترحم و پنهانی دوباره برگشتم با نامزدم تلفنی حرف میزنم امشب همدیگرو دیدیم سر یه موضوعی دعوامون شد اونم دوتا سیلی بهم زد سیلی اولی گوشم زنگ خورد سیلی دومی چنان سرم گیج رفت فقط میدونم از حال رفتم افتادم زمین بعد رو سرم آب ریخت تا به هوش اومدم ، وقتی به هوش اومدم فقط اون رو می شناختم و هیچ چیزی یادم نمیومد ، تا یک ساعت ازش می پرسیدم من چرا چیزی یادم نیست ، چطور باهم آشنا شدیم ، من الان کجام پیش تو چیکار می‌کنم خانواده من کجان، و. هزار سوال که هیچکدوم نمیدونستم ، فقط میدونستم این آقا قبلا خاطر منو میخواسته ولی اینکه نامزد بودیم و بهم زدیم رو یادم نمیومد ، خلاصه یک ساعت بعد کم کم یادم اومد دلیلش چیه بچه ها کمکم کنید 

جونتو دوست داری بلاکش کن کلا


من فقط جواب استارتر رو میدم و تویی که منو ریپلای میکنی و با نظرم مخالفی بهت میگن قاشق نشسته من تعهدی ندارم به تو فضول جواب پس بدم  خداروشکر تفتیش عقاید ممنوعه قرار نیست بابت دادن نظر متفاوت مواخذه بشم ......Life is this l ike thisبلد نیستم چی بگم خیلی آدم واردی تو جمله بندی نیستم 😹😂ولی عاشقتونم خیلی گلید سرشار از خوب هست شما فارسی کیلی کیلی کم بلد بود... سوادمم صفره صفره در حال حاضر مغزمم از گچ پر کردن احساسات ازش فوران نمیکنه     بارون_بهار _شیراز  رونیا۹۲   negin770😻😻😻😻😻 ریحانه ۱۳۷۱۰۲

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چرا باز برگشتی سمتش؟

دلم براش میسوزه مشکل روحی داره و خیلی مریضه، و دلیل دوم اینه که من دانشجوام توی یه مرکز خیلی مهم که خیلی دانشگاه حساسیه ، و تهدیدم کرده که اگه با من نباشی میرم دانشگاه ابروت می برم تا اخراجت کنن و عکس های خصوصی نامزدیم رو که الان پیششن رو هم کرده اتو تا منو نگه داره

دلم براش میسوزه مشکل روحی داره و خیلی مریضه، و دلیل دوم اینه که من دانشجوام توی یه مرکز خیلی مهم که ...

اولا ک تهدیدش دوستان نیروی انتظامی جوری رسیدگی میکنن عین همون سیلی حرفای خودشم یادش بره

دوما دلت برا خودت بسوزه 

دستش خرد بشه الهی چطور زدت که از هوش رفتی البته مقصر خودتی که محلش دادی باز.

زد تو گوشم بادمه یه زنگ محکم خورد گوشم بعد از حال رفتم ، حافظه ام کلا رفته بود و هیچی یادم نمیومد داشتم دیونه میشدم ، میخواست بره می ترسیدم تنهام بذاره ، چون هیچی یادم نبود به جز اون ، ترسم این بود  اگه ولم کنه چیکار کنم تنهایی وقتی کسی یادم نیست

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2773
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز