ببین جریان من و این پسره اینه
ایشون رو همه تعریف میکنند از نظر رفتارو...اینکه خوشتیپ هست...
بعد اینا ۶ ماهه اومده بخش کناری ما ، همش ریسم تعریفش میکرد که بیاد اوکی کنیم و فلان
من حتی یبارم ندیده بودمش ،نمیدونم اون منو با عینک طبی دیده بود یا نع
من قبل عید به سرم زد که این قیافش چطوره ...برای اینکه پسره متوجه نشه همکار هستیم ،با پیج خانودگیم که فقط اسم کوچیکم داریم فالوش کردم اونم بک داد..من تو پیج هیچی ندارم فقط ۲۴ نفر خانوادم فالو کردن...
دم عید با عینک آفتابی بعد عمل رفتم بیمارستان ، یهو منشی بخششون گفت ما گل پسر داریم بذارصداش کنم...که من خودم قائم مردم.
پسره به بهونه صدا گردن منشی اومد بخش ما ، که منم خودم قائم کردم...
از اون روز پسره همش ما رو دید میزد تا اینکه زد
ریسم ۳ روز پیش رفت به پسره گفت بیا ما ی دختر خوب داریم بیا اینو بگیر ،اونم انگار خندیده...دقیق نمیدونم حتی نمیدونم اسمم گفته یا نه
بعد از اون روز پسره اصلا بخش ما رو نکاه نمیکه ...
منشی بخششون منو دید گفت ، دلت الکی خوش نکن ،من مزه دهن پسرمون میدونم ،پسر به این خوبی حتما برا خودش کیس دلره