2733
2771

 بخاطر انبساطه کابینت ها صدا میاد

اخه همه مدل صدا درمیاد

خوابم نمیبره

امشبم مهمون داشتیم دارم میمیرم از خستگی

وقتی افراد زیاد به دروغ قول بدن دیگه کلمه ها ارزششو از دست میدهند. همه دشمنتند همه دوستتند اگه اینجوری فکر کنی هیچ اتفاقی نمیتونه غافلگیرت کنه....

آره .. نگران نباش یچیز همه جاییه  

ما آدم ها دو سبد با خودمون داریم : یکی جلومون آویزونه یکی هم پشتمون ؛ نکات مثبت و خوبی هامونو میندازیم تو سبد جلویی ، عیب هامونو تو سبد پشتی ؛ وقتی تو مسیر زندگی داریم راه میریم فقط دو چیز رو می بینیم خوبی های خودمون و عیب های نفر جلویی !

اره دقیقا🤣

می‌خوام این کاربری جایی باشه که بیام از موفقیت هام، رسیدنم به هدفام و خوب شدن حالم بگم. فقط از کاهش وزن و رسیدن به اندام دلخواهم و خوب کردن حالم و روحیم و در کل چیزای خوب تو تاپیکام میگم😍

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آره هرشب قولنج میشکونه 

نگران نباش

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷

بخاب بابا . اره یخچال بیشتر صدا داره

اقای تعمیرکار سرکوچه، با اون چشای نافذ،هی با خودم میگفتم این لنتی ام ک ما روش کراشیم هیچ وقت مغازه اش باز نیس.اخر ی بار ب هوای ماشین ازت پرسیدم، گفتی داریم ساختمون میسازیم ،سر اونم ...چقدم مهربون گفتی🥹 .کوفتت شه خو بساز و بیا در مغازه نمیگی ی موقه یکی روت کراشه دلش تنگ میشه ؟😭

خخخخ آره 

دیشب نخود خیس کرده بودم یه صدا هایی میدادن که نگو تق تق تو خواب خواب دیدم جن آمده سراغم این هم صداشون یهو پریدم از خواب یادم آمد صدا نخود هاس 🤣🤣🤣

شوهرمم فکر کرده بود موش آمده تو 😆

حالا که امضای منو خواندی برام یه صلوات بفرست مهربون😊
خخخخ آره  دیشب نخود خیس کرده بودم یه صدا هایی میدادن که نگو تق تق تو خواب خواب دیدم جن آمده سر ...

نخود که خیلی سرو صدا داره

اگه هم خیس نخوره خودمون به سرو صدا میفتیم

خخخخ

وقتی افراد زیاد به دروغ قول بدن دیگه کلمه ها ارزششو از دست میدهند. همه دشمنتند همه دوستتند اگه اینجوری فکر کنی هیچ اتفاقی نمیتونه غافلگیرت کنه....
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2773
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   bharm  |  3 ساعت پیش