گمانم یه دفعه گفتین بیمار بودن نه؟
میگم عزیزوم دعواتون نمیشد؟
میدونی تحمل مرد تو خونه خیلی سخته
منم شوهرم جوریه ک اندازه خورد و خوراک کار میکنه بعد نمیره دیگه سرکار همش خونس یعنی باید بره بگرده دنبال کار نمیره
خیلی دعوامون میشه دائم به بچه یا خودم گیر میده
چرا بچه اینو گف اگر کسی اینجو بود چه فکری میکرد
چرا اونجوری نشستی فک کن کسی مهمونمونه اصلا خیلی رو اعصابمه
اخه ادم بجز خورد و خوراک نیازهای دیگم داره
بخاطر بچه ها منم نمیتونم برم سر کار
خیلی خسته ی روحی ام
ی چند وقت کاریش نداشته باش خودت برو سرکار ....ببین چی میشه
پدر من یه مدت مریض شد خونه نشین شد
ما دخترا مجبور بودیم بعضی از کارای مربوط به بستری و بانک و خونه و خرید و رفت و آمد رو انجام بدیم
چشمتون روز بد نبینه بابامو تو دو ماه آشپزش کردیم ولی تا خوب شد اعصابش خط خطی شد
چشم زدنتون شاید
چهار قل زیااد بخون و آیه الکرسی و اسپند دود کن
