انقدر اذیتم کرده انقد بدبختی کشیدم و انقد اطرافیان سرکوفت زدن بهم که خسته ام
شوهرم خیلی بده و من مجبورم زندگی کنم باهاش چون امکان طلاق به هیچ وجه ندارم
فقط شبانه روز از خدا میپرسم چرا؟چرا این آدمو سر راهم گذاشت؟چه گناه کبیره ای کردم که توی ۳۴ سالگی از غصه شبیه ۷۰ ساله ها شدم شبا دو سه ساعت بیشتر نمیخوابم نه خواب دارم نه خوراک
میدونم میگید برو مشاور ولی شوهرم حتی یک درصدم تغییر نمیکنه من راهای زیادی رفتم