اسی جان ببخشید در تاپیک شما من زندگیم پهن کردم حلال کن اگر اذیتی قفل کن
چقدر خوب حرف میزنی مرسی خدا خیرت بده ولی باز تو دلم حسرت این میخورم چون دوسش دترم که کاش باهم میتونستیم زندگی کنیم همش استرس دارم بیرون یه نفر ببینه خوشکلتر از من .. والا نمیبینمم .. ولی این چشمش هر جا هست الامن دندون پزشکی میرفتم بی ارایش دکتره محو من میشه نمیدونم این چه بخت بدی تو چشم هر کی هستم الا این
وقتی منو آوردن به خونه اینا خیلی میترسیدم فکر میکردم خیلی بد باشن ولی برخلاف همشون خیلی خوب باهام رفتار کردن پدرشون سرشناس بود و ابهت داشت تو طایفشون یکباره فوت شد دیگه همشون شدن زامبی و افتادن به جان من
به جان خودشون مثل خوره همدیگه رو میخوردن
هر کی یک سازی میزد اوضاع بدی بود
متاسفانه در طایفه های ما هست ناموس حکم سنگینی داره
براشون ما طلاق نداریم اصلا از بچگی اسم بچه ها میذارند روی همدیگه و به یک سنی رسیدند دیگه ازدواج میکنند
پسر عموم بحساب نشون من بود برادر این شوهر الآنم هم خواستگار من بود دعوا شدن برادرم و پسر عموم زدن کشتنش
اونا هم دیه گرفتن و من برای این پسرشون
و قطع ارتباط ابدی
