اونا مهربون تر از این حرفان عزیزم
تو شروع کن ببین چجوری آرومت میکنن
منم از این لحظات تو زندگیم زیاد داشتم
من ۴ سال تمام افسرده بودم ناامیدی مطلق زندگیمو گرفته بود
همین عزیزان منو نجات دادن
به حرفام اعتماد کن
من پای سفره ی ابالفضل نشستم
خودم تنها، یه سفره انداختم، پرچم ابالفضل انداختم، قرآن، یه لیوان آب و ...
در نهایت عجز و ناتوانی، زیارت عاشورا خوندم، زیارت ابالفضل و گریه هامو کردم.
تو هم امتحان کن، از این سفره ی یه نفره دست خالی برنمیگردی عزیزم
ابالفضل ارباب خوبیه، نوکرشو منتظر نمیذاره