بیخیالش شدم اصلا ازش حرف نمیزنم اون دست از سرم بر نمیداره ،دفه اخر برادرشوهرمو عقد محضری کردن ،ساعت هفت ب شوهرم زنگ زد گفت ساعت نه بهش بگو بیاد مراسم ،شوهرمم حمایتش میکنه ،نه از شوهرمم راضی نیستم خیانت میکنه الهی بمیره راحت شم
کم محلی وادم حساب نکردن کسی که اذیتت میکنه بهترین راه حله
متاسفانه نقطه ضعفامونو میگیرن و از همونجا اذیتمون میکنن!!!
بنظرم اصلا اهمیت نده که داره تنهات میزاره، اگر مادرشوهرت بفهمه که این موضوع ناراحتت میکنه مطمین باش کاری میکنه هرشب شوهرت تنهات بزاره! پس اصلا با شوهرت بحث نکن
یه شبایی به بهانه دورهمی خواهرانه و اینا کم وبیش شما هم شوهرتو تنها بزار وبرو خونه بابات، که متوجه بشه تنهاگذاشان زن جوون غلطه!
مادر شوهرم اوایل میگفت و کاری میکرد که طلاق بگیرم میگفت تا میتونی باید عروس اذیت کنی یا تحمل میکنه یا ول میکنه می‌ره دختر زیاد هست و یکبار زندگی شوهرم به طلاق کشونده بود البته تو عقد بوده الان شوهرم نخواست همیشه تسبیح دستش داره ذکر میگه چند بار هم مکه رفته🙄
اره
من مادرشوهرم هرچی به دهنش میومد به من میگفت من صدام درنمیومد ، نه که نارحت نشم ناراحتم میشدم، اون میخواست من جواب بدم تا بگه من بدم و پرو وووووو
چند بار اوایل عروسیمون‌رفتار زشتشو تکرار کرد
انقدر جواب ندادم که کم اورد
میدونی اخرین بار چی گفت بهم، گفت خیلی پدر و مادر داری که اگر خودم جای تو بودم تا حالا کارم به کتک کاری با مادرشوهر رسیده بود!!!!
من تو عقد موضع میگرفتم پیش شوهرم میگفتم مامانت تیکه انداخت و اینا، به گوشش میرسید بدتر میکرد، بعدن دیگه به شوهرمم نگفتم اونم پرچمو‌کشید پایین!
الان همیشه بهم میگه خانم، خیلی رسمی باهام حرف میزنه و جریت نداره دیگه توهین کنه چون میدونه خودش کوچک میشه
مادرشوهرتونو ادم حساب نکنید تا ادم حسابتون کنه!!!
الانم اصلا اهمیت نده
فقط راه کم محلیشو پیدا کنببین کجا ازت نقطه ضعف گرفته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
